فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان

اختصاصی از فی بوو پایان نامه بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه

به طور مطلق بسیاری از رفتارهای گوناگون را می توان رفتار انطباقی نام نهاد هبر (1971) ان را توانائی سازگاری فرد با خواسها و تقاضای محیط خود می داند. بنابر نظر هیرا (1979) رفتار سازگارانه میزان کارامدی و توانایی فرد برای سازگاری با خواستهای طبیعی و اجتماعی پیرامون خود است . رفتار انطباقی یعنی انجام و اجرای کارها و فعالیتهای که در زندگی روزمره برای رسیدن به بسندگیهای شخصی و اجتماعی لازم است . در این توصیف به طور کلی سه اصل نهفته است . یکی اینکه رفتار سازگارانه در بیشتر افراد در ارتباط با (سن )است یعنی همگام با رشد افزایش سن فرد رفتارهای او متنوعتر ئ پیچیدهتر میشوند مثلا برای کودکان در سنین پائینتر کارهایی نظیر لباس پوشیدن و به تنهائی با اسباب بازی مشغول بودن اهمیت دارد در حالیکه برای بزرگترها استفاده از پول و یا انتخاب یک شغل مهم و لازم است . دیگر اینکه رفتار انتباقی به انتظاراتی که ما از دیگران داریم و یا معیارها و استانداردهایی که می خواهیم دیگران از نظر رفتاری داشته باشند تعریف شده است ، بسندگی رفتارهای سازگارانه یک فرد از راه چگونگی زندگی ، آموخته ها ،کار و تعاملی که با افراد دیگر دارد، مورد قضاوت قرار میگیرد . سوم اینکه رفتار بانطباقی به اجرای عادی و شاخص رفتار و نه فقط توانایی آن تعریف می شود . بدین معنی که گر چه داشتن توانایی برای انجام کاری است اما کافی نیست و باید این توانایی به هنگام لزوم به منصه ظهور برسد. بنابراین چنانچه شخص توانایی برای انجام و رعایت مثلا اصول سلامتی و ایمنی و یا بیان کلامی داشته باشد ولی انها را به طور معمولی و دائمی انجام ندهد و یا به ندرت از این قواعد پیروی کند ، رفتار انطباقی او به عنوان یک رفتار ناپسنده تلقی می گردد .(اسپرو ، بلاوسیس چتی 1985) رفتار ناسازگارانه در مقابل عوامل نامطلوب محیط ظاهر میشوند و میتوان گفت عکس العمل یا پاسخی است که کودکان به شرایط نا مطلوب خانوادگی یا اجتماعی نشان میدهد . هرگاه فشار عوامل نامساعد بیش از توانایی و مقاومت یا قدرت سازگاری کودک باشد در او واکنشهای غیر عادی ایجاد کرده و باعث بحرانهای عاطفی حاد ولی گذرا و ناپایدار می شود در اکثر موارد چون عوامل نامطلوب مدت زیادی باقی نمی مانند کودک خود به خود به تدریج تعدیل شده و به رفتار عادی بر می گردد ولی اگر این عوامل پا بر جا باشند کم کم واکنشهای غیر عادی کودک شدت یافته و به صورت ناسازگار شدید بروز میکند .(میلاتی فر، 1370) از ان جا که اختلال رفتار ، غالبا غیر عادی ، عجیب یا ازار دهنده است ، توجه ها را به خود جلب می کند ، امکان دارد واکنش ما نسبت به اختلال رفتار با تاثر ، خشم ،آشفتگی ، تنفر و اکراه ، ترس یا سردرگمی همراه باشد. همچنین امکان دارد در صدد تغییر آن بر آییم ، زیرا انطتاق ان بر اساس زندگی اجتماعی آسان نیست ، اما ترای فهمیدن و چاره کردن مسائل کودکی باید ریشه های ان را در تفاوتهای میان ناراحتیهای رفتاری و تواناییهای بالقوه هر کودک نیز جستجو کرد

طرح مساله

بخش اعظم رفتارهای مورد مطالعه روان شناسی مربوط است به شکستها و بی کفایتی آدمی ، علت عمده این شکستها ناتوانی در انطباق است . انطباق یافتن شامل برقراری توازن است بین آنچه افراد انجام میدهند باآنچه میخواهند انجام دهند و همچنین با آنچه محیط (یعنی جامعه ) طلب میکند . رفتار غیر انتباقی یعنی اینکه آسیب پذیری فرد یا ناتوانی در مقابله و یا فار روانی استثنایی در محیط به مشکلاتی در زندگی منجر ی شده است . رفتار انطباقی با کارها و رفتارهای روزمره سر و کار دارد و به خوبی روشن است که یک رفتار با توجه به هنجارهای یک جامعه می تواند انطباق و یا ناسازگارانه تاقی شود . رفتار انطباقی در حقیقت دارای سازه بسیار جامع و فراگیری است که مولفهای عقلی ، حسی ، حرکتی را در بر می گیرد .(داویسون 1974). همانطور که می دانید یکی از محیطهای بسیار حساس که فرد ممکن است بیشتر دوران جوانی خود را در انجا سپری نماید مدرسه می باشد . وجود رفتار ناسازگارانه در بین دانش اموزان چه دختر و چه پسر باعث بروز مشکلاتی از قبیل اینکه در کلاس درس شلوغ می کنند، به همکلاسیهای خود آزار و اذیت می رساند و کنترل او مشکل است و یا برعکس گوشه گیر و کم حرف می شود، کتابها و تکالیف دیگران را خراب می کند، وسایل آموزگار و شاگردان را می دزدد. نسبت به درس بی علاقه است، فهم و درک او اغلب خوب نیست و پیروی از مقررات مدرسه برایش مشکل است و مواردی از این قبیل. در رساله حاضر سعی گردیده که میزان ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و پسر بررسی می گردد. بنابراین مسئله پژوهشی را می توان اینگونه مطرح ساخت، آیا میزان رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است؟ یا اینکه رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان دختر بیشتر مشاهده می شود یا دانش آموزان پسر؟ و میزان اعتماد به نفس در پسران بیشتر است یا در دختران؟

اهمیت پژوهش

رفتار ناسازگارانه ( مشکل رفتاری) را به رفتار فردی اطلاق می کنند که بدون پایین بودن بهره هوشی تعادل روانی و رفتاری او از اندازه عمومی اجتماع خود به دور بوده و دارای شدت، تکرار و مداومت در زمانها و مکانهای متعدد می باشد به طوریکه در عملکردهای رفتاری و تحصیلی دچار درماندگی و یا کاهش میزان کارایی فرد می گردد. ( رئیسی، 1379) وجود رفتار ناسازگارنه در بین دانش آموزان دختر و پسر مشکلات زیادی را در بر دارد. اگر سعی شود از میزان رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان کاسته شود آنوقت می توان از به هدر رفتن سرمایه های زیادی که رفتار ناسازگارانه به همراه دارد جلوگیری نمود. از طرفی رفتار ناسازگارانه می تواند خود زمینه ساز عوامل بسیاری همچون بزهکاری و کشیده شدن به طرف مواد مخدر در نوجوانان و جوانان گردد، لذا با آموزش درمانی به طور صحیح که با آموزگاران با تجربه اجرا می شود می توان حس اعتماد، علاقمندی به شرکت اجتماعات مدرسه، گردش دسته جمعی و بازی ایجاد نمود و راه را بر بزهکاری بست، لذا تحقیق فوق میتواند مورد استفاده مراکز آموزشی قرار گیرد تا با شناسایی افرادی که رفتار ناسازگارانه دارند واندازه گیری میزان رفتار ناساگار در آنها در امر درمان و بهبود عملکرد رفتاری آنها و نهایتا جلوگیری از به هدر رفتن سرمایه های ملی اقدام نمایند و نتیجه این امر می تواند سالم سازی اجتماع و جو حاکم برهر جامعه باشد.

فرمت ورد  تعداد صفحات 55


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان

دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان


دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان

دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات  60

ناهنجاری های رفتاری کودکان
فرزند تان حدود رفتار خود را همیشه محک می زند
کودکان در هر سنی حدودی که بر رفتارشان وجود دارد را محک می زنند. با محک زدن این حدود آنها به شما اعتماد می کنند و به حدودی که شما برای رفتارشان قائل می شوید اعتماد می کنند.
با بدخُلقی کردن یا با "نه" گفتن و "من این را می خواهم" زیاد، کودکان حدود رفتار خود را محک می زنند. آنها با این کار مقرراتی را که شما تعیین می کنید به چالش می گیرند و نه اقتدار شما را بعنوان ولی خود.
شما از فرزند خود چه می توانید توقع داشته باشید
شما از آنها چه می خواهید؟
شما می خواهید آنها چگونه رفتار کنند؟
فرزندان ما بخشی از خود مان و انعکاسی از ما هستند، ولی در عین حال آنها افرادی با حقوق خود هستند.
چه چیزی واقع بینانه است که آز آنها توقع داشته باشیم؟
چه چیزی "عادی" است؟
کودکان در سنین مختلف رفتار متفاوتی دارند زیرا چیزهای مختلفی یاد می گیرند و از توانایی های مختلفی برخورد می شوند، بعنوان مثال:
•    یک کودک دو ساله نحوه هماهنگ کردن فیزیکی بدن اش را یاد می گیرد و شروع به یاد گرفتن زبان می کند؛
•    یک کودک ده ساله یاد می گیرد که احساساتش را چگونه درک کند و همینطور چگونه رفتار کودکان هم سن خودش را بفهمد؛ و
•    یک نوجوان پانرده ساله سعی می کند از عهده فعالیت های عمیق تر روانی برآید مانند اینکه چگونه باید حس فردیت خود را بسازد و از حس تعلق به جهان پیرامون خود برخوردار شود.
نحوه ای که شما بعنوان پدر و مادر رفتار می کنید باید انعطاف پذیر باشد و بسته به سن فرزند تان و شخصیت آنها شکل بگیرد. نحوه رفتار شما بعنوان پدر و مادر با توجه به چیزهای جدیدی که یاد می گیرید و با توجه به رشد فرزند تان تغییر خواهد کرد.
چرا ناهنجاری های رفتاری از فرزند تان سر می زند؟
برخی اوقات کودکان احساسات خود را از طریق رفتارشان ابراز می کنند زیرا این تنها روشی است که آنها می دانند که از طریق آن می توانند آنچه را که احساس می کنند بیان کنند.
حس خشم، سرخوردگی و بلاتکلیفی درباره چیزی، یا احساس گناه و یا شرم، می تواند باعث اشباع احساسات فرزند تان شود و یا به خستگی و ناخوشی فیزیکی آنها منجر شود؛ یا اینکه می تواند به طغیان احساسی یا رفتاری آنها بیانجامد.
اختلال تحرک بیش از حد ناشی از کمبود توجه
Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD)
کودکانی که بی قرار و پر از تب و تاب هستند ممکن است بعنوان افراد "پر تحرک" توصیف شوند. در کودکانی که از اختلال تحرک بیش از حد ناشی از کمبود توجه (ADHD) رنج می برند این گونه رفتار در حالت افراطی وجود دارد و ممکن است باعث صدمه یا تشویش به خانواده کودک و افراد دیگری که در پیرامون او هستند شود.
کودکانی که از این اختلال رنج می برند از ظرفیت توجه بسیار کمی برخوردارند و بیش از حد فعال هستند، بویژه در زمانی که مایل هستید آنها آرام بگیرند. رفتار دشوار آنها می تواند شامل این باشد که آنها نمی توانند منتظر نوبت خود شوند، یا بدون آنکه فکر کنند دست به عملی بزنند و یا مقرراتی که وجود دارد را نقض کنند.
این کودکان همینطور به خودشان صدمه می زنند و از نظر درسی در مدرسه ممکن است از موفقیت کمتری برخوردار باشند و یا در یافتن دوست با دشواری مواجه شوند. آنها همینطور ممکن است باعث حوادث بیشتری شوند، بدخلقی بیشتری از خود نشان دهند و نتوانند خوب بخوابند.
اختلال تحرک بیش از حد ناشی از کمبود توجه (ADHD) یک وضعیت پزشکی است که از طریق معالجه و دارو قابل درمان است. دریافت کمک در مراحل اولیه این وضعیت می تواند به فرزند شما و خانواده تان کمک کند و زندگی را در خانه و محیط اجتماعی تان بیشتر مثمر به ثمر کند.
برای اینکه دریابید که آیا این اختلال عامل رفتار کودک تان است، با دکتر خانوادگی تان (GP) تماس بگیرید.
تغییرات در رفتار
وقتی که رفتار فرزند تان دشوار می شود، از خود بپرسید:
•    چه چیزی اکنون متفاوت است و یا در حال تغییر در زندگی فرزندم است؟
•    چه احساساتی ممکن است باعث این رفتار دشوار شده باشند؟
فرزندا نتان ممکن است با تغییرات یا دوره های انتقالی در زندگی شان مواجه شوند که برای آنها پراضطراب باشد، بعنوان مثال:
•    تغییر مدرسه؛
•    از دست دادن دوستی با کسی؛ یا
•    تغییراتی که در وضعیت فیزیکی خود آنها با رشدشان رخ می دهد.
تجارب ناراحت کننده دیگر می تواند شامل اینها باشد:
•    تغییرات زیاد و همزمان در روال عادی زندگی شان؛
•    فقدان عاطفی، بعنوان مثال وقتی یکی از اولیاء یا کسانی که از او مراقبت می کرده است فوت کرده یا او را ترک کرده است؛
•    مشکلات مدرسه، بعنوان مثال اذیت شدن، یا دشواری در یادگرفتن و فشار از طرف هم کلاسی ها؛
•    آزار فیزیکی، عاطفی و جنسی ویا این نوع آزارها را شاهد بودن؛
•    استعمال مواد مخدر و مشروب.
رفتار غیرقابل قبول
"پرخاشگری" چیست؟
اگر رفتاری که متوجه شماست حس پرخاشگری در خود دارد، در آنصورت آن پرخاشگری است.
سن کودک را مد نظر داشته باشید: وقتی که یک کودک دو ساله بطرف شما می دود و جیق می زند این رفتار با وقتی که یک پسر نوجوان به طرف شما می دود و فریاد می زند فرق می کند.
وقتی که این رفتار متوجه شماست و احساس می کنید که بیش از حد است، در آنصورت می توانید بگویید که این رفتار غیرقابل قبول است.
تشخیص اینکه چه رفتاری غیرقابل قبول است
شما می توانید سعی کنید و یک چیزهایی را خودتان تغییردهید و ممکن است در این رابطه فکرکنید که صحبت با دوستان و خانواده مفید است.
رفتار پرخاشگرانه رایج:
•    فحاشی به شما، یا به برادر و خواهر، یا فریاد و جیق زدن؛
•    به کسی عنوان زشت دادن و یا او را تحقیرکردن؛
•    زور فیزیکی علیه دیگران بکار بردن: بعنوان مثال، هل دادن، تنه زدن، با آرنج به کسی زدن یا به کسی پشت پا دادن؛
•    تهدید به استفاده از زور فیزیکی؛
•    نادیده گرفتن شما ویا با سکوت به شما برخورد کردن؛
•    کسی را نسبت به موضوع حساسی اذیت کردن – یک خصوصیت فیزیکی و یا موضوع خانوادگی؛ یا
•    به حرمت خصوصی کسی تعرض کردن – سر زذه به اتاق کسی رفتن، دفتر خاطرات خصوصی کسی را خواندن و یا به عمد بیش از حد به کسی نزدیک ایستادن.
هر چند این گونه رفتارها بسیار رایج هستند، ولی اگر احساس کردید که وضعیت برایتان بیش از آنی غیرقابل تحمل شده است که بتوانید از پس آن برآیید در آنصورت باید سعی کنید کمک کسی را جویا شوید.
رفتارهای بیش از حد پرخاشگرانه
رفتارهای بیش از حد پرخاشگرانه رفتارهایی هستند که می توانند به فرزند تان، خود شما و یا افراد دیگر صدمه بزنند.
رفتار بیش از حد پرخاشگرانه شامل اینها می شود:
•    صدمه فیزیکی به دیگران زدن، استفاده از توانایی فیزیکی، قد و یا ساخت فیزیکی برای غالب شدن به دیگران و یا آزار دادن آنها؛
•    اذیت کردن خواهران و برادران، هم کلاسی ها، و/یا خود شما – منجمله استفاده از شماتت، تهدید و ارعاب دیگران برای اینکه از او حساب ببرند؛
•    پخش شایعات صدمه زننده درباره دیگران؛
•    به عمد یک حیوان زنده کوچک یا حیوان اهلی را کشتن و مُثله کردن؛
•    دزدیدن و یا تخریب اموال عمومی؛
•    صدمه زدن به خود از طریق زخمی کردن خود، خودآزاری و یا مبادرت به خودکشی؛
•    سوء استفاده جنسی از کودک دیگری.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ناهنجاری های رفتاری کودکان

اقدام پژوهی:چگونه توانستم مشکلات رفتاری در سرویس مدارس را بهبود بخشم ؟

اختصاصی از فی بوو اقدام پژوهی:چگونه توانستم مشکلات رفتاری در سرویس مدارس را بهبود بخشم ؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی:چگونه توانستم مشکلات رفتاری در سرویس مدارس را بهبود بخشم ؟


اقدام پژوهی:چگونه توانستم مشکلات رفتاری در سرویس مدارس را بهبود بخشم ؟

فرمت:word

 

فهرست مطالب

مقدمه. 3

توصیف وضع موجود و تبیین مسئله : 4

گردآوری اطلاعات ( شواهد 1 ) 6

تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها 12

مهمترین اشکالات مربوط به راننده عبارتند از : 13

مهمترین اشکالات مربوط به دانش آموزان در موارد زیر قرار دارند : 13

مهمترین اشکالات مربوط به والدین موارد زیر را شا مل می شود : 13

انتخاب راه حل موقت.. 15

اجرای طرح جدید و نظارت بر آن. 17

گردآوری اطلاعات ( شواهد 2 ) 20

ارزیابی تاثیر اجرای طرح و تعیین اعتبار 22

ب – اعتبار سنجی. 23

تجدید نظرها و تصمیم نهایی. 24

فهرست منابع. 25

توصیف وضع موجود و تبیین مسئله :

من مدیر دبستان دکتر حسابی ، یکی از مدارس فرهنگیان ناحیه 2 شیراز می باشم . هفده سال سابقه خدمت دارم و دارای مدرک کارشناسی مدیریت آموزشی می باشم . مدرسه ی ما یکی از مدارس پرجمعیت ناحیه می باشد . حدوداً 510 دانش آموز در این مدرسه تحصیل می کنند و دانش آموزان با قرعه کشی در پایه اول وارد این مدرسه می شوند و چون ثبت نام براساس طرح آدرس نیست به همین دلیل اکثریت دانش آموزان از سرویس استفاده می کنند و تقریبا از تمام نقاط شهر ورودی داریم .

ما در نوبت دختران هستیم و شیفت مخالف ما پسران هستند . مدرسه ما در خیابانی پر رفت و آمد قرار گرفته است و قرار داشتن دو مدرسه دیگر و چندین اداره در این خیابان ، باعث ترافیک و شلوغی و ازدحام زیادی گردیده است .


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی:چگونه توانستم مشکلات رفتاری در سرویس مدارس را بهبود بخشم ؟

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

اختصاصی از فی بوو پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 159

مقدمه

بی شک خانواده، نخستین و مهمترین آموزشگاه و پرورشگاه انسان به شمار می آید و یکی از نهادهای اصلی و مقدس هرجامعه است. این خانواده است که فرایند شدن انسان را از قوه به فعل فراهم می کند و تسهیل می سازد و پس از یک زمینه مناسب وراثتی، مهمترین و ضروری ترین نیاز برای رشد یک انسان محسوب می شود و از این نظر خانواده، حیاتی ترین نقش را به عهده دارد. حساس ترین ایام زندگی یک فرد در خانه، در خانواده و در دامن مادر سپری می شود. از این رو قابل تعجب نیست که ریشه اکثر مشکلات رفتاری و ناهنجاریهای عاطفی، اجتماعی و روانی را باید در خانواده جستجو کرد. فرار نوجوانان از خانه، پرخاشگری، بی اختیاری در نگهداری ادرار، ناخن جویدن، اعتیاد، بزهکاری، اضطراب و نظایر آن جلوه هایی از عدم آموزش و عدم برقراری رابطه درست با کودکان و نوجوانان است (به پژوه، 1383). مطالعات گوناگون نشان داده اند مشکلات بهداشت روانی در کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار جامعه مشاهده می شود. افسردگی، اضطراب، خودکشی، بزهکاری، مصرف مواد مخدر، شکست تحصیلی و ترک تحصیل از جمله مشکلاتی به شمار می آیند که در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می شود که ناشی از عوامل متعددی چون ژنتیک، اختلال های خانوادگی، تبعیض های اجتماعی، برخوردهای نامناسب افراد خانواده، مدرسه، اجتماع و مجموعه ای از عوامل (خدایاری فرد، 1382). کودک کافی است که عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد کند و به جایگاه ارزشمند خود برسد. اما زندگی خانوادگی، محیط اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاهی امکان ناپذیر می سازد. ما غالباً فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها محکوم می کنیم، یا آنها را به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم به جای آن باید خطاها و ندانم کاریهای خودمان را دلیل بروز مشکلات آنها بدانیم (کاکاوند، 1385). اختلالات عاطفی- رفتاری، بویژه به سبب وضعیت نامتعادل و متحول زندگی خانوادگی و اجتماعی در یکی از دو دهه اخیر در کشور ما، بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروههای وسیعی از کودکان شده است. نابسامانیهای خانوادگی، کمبود آموزشی و پرورشی و بهداشتی، جابجا شدن گروههای اجتماعی و فشارهای ناشی از آن، رشد نامعقول جمعیت، مهاجرتهای بی رویه، آوارگی، فقر و اعتیاد گسترده، دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گیریهای حاصل از غیبت یا فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و... بسیاری از عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد (لطف آبادی، 1387). غیبت های طولانی پدران از خانه، ساعت های طولانی دوری مادران از خانواده تحولات و بحران های شدید اقتصادی و اجتماعی و از همه مهمتر کم رنگ شدن ارزشی های مذهبی و اخلاقی را باید عامل اصلی این بی ثباتی ها در خانواده دانست (نوابی نژاد، 1379). از آن جا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، لذا مهم ترین نقش را در پرورش ویژگیهای روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و کانون سلامتی یا بیماری محسوب می شود. تحقیقات نشان داده اند اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. هرچه مشکل روانی والدین شدیدتر باشد ظهور اختلال های رفتاری کودکان سریع تر خواهد بود (بلانز و همکاران، 1991). مطالعات نشان داده اند که مشکلات رفتاری فرزندان با اختلال روان پزشکی والدین رابطه دارد (زیما و همکاران، 1996؛ راتروکوینتون، 1984). اگر در خانواده شرایط و روابط ناسالم و منفی وجود داشته باشد، تأثیری بر روی فرزندان خواهد گذاشت و منش های عاطفی ناهنجاری در آن ها شکل خواهد گرفت. نقش های منفی از قبیل حسادت، پرخاشگری، احساس عدم امنیت، مضطرب، پرخاشگری، ناسازگاری و افسرده می گردد. لسلت (1987) ناسازگاری کودکان و نوجوانان را ناشی از شکست در دوران کودکی و در خلال دوران دلبستگی مادر می داند (اسماعیلی، 1383). مطالعات لی  و همکاران (1987 ) نشان داده که آسیب روانی مادر موجب اختلالات عاطفی – هیجانی و مشکلات تحصیلی فرزندان می شود  ( به نقل از محمد اسماعیل ، 1382 ) . تحقیقات نشان داده اند که یکی از علل ابتلای به انواع اختلال های روانی و یکی از منابع آسیب روانی کودک ، در ماهیت تعامل آن ها با والدین شان بالاخص با والدین بیمار می باشد . هترینگتون  و همکاران ( همان منبع ). نتایج تحقیقات یافته های آماری نشان داد که : 61 درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلال رفتاری هیجانی مشکوک به عدم سلامت روان هستند که این میزان برحسب اختلالات رفتاری کودکان متفاوت می باشد ( همان منبع ) . متأسفانه در مورد اختلالهای مربوط به کودکان مطالعات اندکی صورت گرفته است و اطلاعات موجود بیشتر براساس مطالعات انجام شده در مورد بزرگسالان است (نلسون و ایزرائل، ترجمه، خدایاری فرد، 1382) با توجه به اهمیت مطالب فوق پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی این  موضوع بپردازد. 

   بیان مسئله

تأثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان از اهمیت اساسی برخوردار است. والدینی که رابطه مطلوب و درستی با فرزندان خویش دارند، موجب شادمانی، مسئولیت پذیری و تکامل شخصیتی فرزندان خود می شوند. از سوی دیگر، والدینی که رفتاری مطلوب و درستی با فرزندان خود ندارند باعث بروز انواع مشکلات رفتاری در آنان می شوند. برای آنکه کودک به شکل سالم و هنجار رشد یابد بایستی در حد معقول نیازهای شخصیتی، روانی، فیزیکی و اجتماعی او ارضا شود. ناکامی در رفع این نیازها باعث مشکلات رفتاری، بزهکاری و ناشادی کودک می گردد و شرایط خانوادگی زمینه ساز این ناکامی هاست. از جمله این شرایط: خانواده های از هم پاشیده، طرد شدگی کودک، سخت گیری و محدودیت شدید، فقر و کمبودهای شخصی، عصبی بودن والدین، نبودن معیارهای صحیح اعتقادی و اخلاقی در خانواده و ... را می توان نام برد. در اکثر نظریه های روانشناسی رشد، چگونگی روابط کودک با اعضای خانواده و مخصوصاً ما در یکی از اساسی ترین عامل رشد شخصیت، شناخته شده است. اگر در روابط عاطفی مادر و کودک اختلالی بوجود آید، موجب بهم خوردن امنیت عاطفی در کودک می شود که آثار آن را در رفتار کودک می توان مشاهده کرد. بنابراین توافق کلی براین است که خانواده در پیدایش اختلالات رفتاری کودک تأثیر مهمی دارد (نوابی نژاد، 1380 و میلانی فر، 1380). رئیس و همکارانش (1995) با اجرای پژوهشی تحت عنوان رابطه بین شیوه های تربیتی مختلف خانواده با آسیب شناسی روانی در نوجوانان، سه شیوه ضدیت- منفی گرایی، گرم و صمیمی و حمایتی، و کنترل کننده- نظارت کننده را مطالعه نمودند. آنها در این تحقیق دریافتند که شیوه ضدیت و تعارض با علائم افسردگی، همبستگی کمتر و با رفتارهای ضد اجتماعی همبستگی بیشتری دارد. از طرفی بین ارتباط گرم و صمیمی و رفتارهای مرضی ارتباطی مشاهده نشد (امینی، 1384). پورتس  و هاور (1992) در پژوهش پیرامون کارآیی خانواده و سازگاری کودکان پس از طلاق دریافتند که آن دسته از عواملی که بیشترین سهم را در تسهیل سازگاری عاطفی- اجتماعی دارند عبارتند از: نقش های خانوادگی، مهار رفتار و مشارکت عاطفی، علاوه بر این مشخص شد که خانواده هایی که در آنها مراقبت، حمایت متقابل و رسوم خانوادگی پس از طلاق نیز حفظ شده است، احتمالاً بیشتر قادرند ناسازگاری کودکان را کاهش دهند(کریمی، 1387). فرار از خانواده نیز معمولاً به دنبال یک دوره طولانی تعارضات شدید خانوادگی رخ می دهد. اگر فراری ها مشکلات شدیدی را در خانه تجربه کرده اند اما آنهایی که بیشتر از یکبار از خانه فرار کرده اند شدیدترین مشکلات را داشته اند (اولسون و همکاران، ترجمه کریمی، 1378). طبق تحقیقات انجام شده نحوه تربیتی والدین، ویژگی های رفتاری خاصی را در کودک بوجود می آورد مثلاً والدینی که در تعامل با فرزندان خود از شیوه فرزند پروری اقتدار منطقی استفاده می کنند فرزندانشان مستقل و با هدف بوده، دارای اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر می باشند و از نظر روانی سالم هستند (بوری ، 1991، مارتین  و مک کوبی، 1984، نقل از طیبی، 1383). ری  (1990) طی تحقیقی نشان داد که: کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری در خانواده هایی پرورش یافته اند که در آنها انضباط و محبت کم بوده است. سیف نراقی و نادری (1379) طی پژوهشی نشان دادند که: اگر جو یا فضای کل خانواده، بر حرکت و رفتار کودک را علیرغم درست یا نادرست بودن آن پذیرا باشیم،کودک به احتمال زیاد دچار اختلالات رفتاری می گردد... از طرف دیگر در نقطه مقابل خانواده هایی قرار دارند که هیچگونه رفتار کودک را نمی پذیرند. و کودک دچار بلاتکلیفی و تشویش است. افراط و تفریط در میزان توجه و مراقبت نسبت به اعمال و رفتار کودک می تواند موجبات اختلالات رفتاری باشد...داشتن انتظارات و توقعات نامتناسب با رشد و توان جسمی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و یا نداشتن هیچگونه توقعی از آنان در موقعی باید توقع داشت، سبب اختلالات رفتاری در آنان می شود(سالاری، 1380). براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی  سالانه، بیش از یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار می کنند بیشتر این نوجوانان میان 14 تا 17 سال سن دارند که از این میان 74 درصد دختر و 26 درصد پسر هستند(روزنامه جام جم، دی ماه 1380). نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهند اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده بویژه والدین است و در این میان نقش مادر اساسی و تعیین کننده است بطوریکه محرومیت از وجود او و یا عدم بهداشت روانی والدین اثرات ناگواری از جمله کاهش میزان جنب و جوش، کاهش واکنش عاطفی، ضعف اعتماد به نفس و... را به همراه دارد. نگرش ها و رفتارهای والدین همانند محرومیت از والدین سهم نسبتاً زیادی در علت شناسی اختلالات رفتاری دارند به همین جهت برخی از صاحب نظران معتقدند کودک مشکل دار عمدتاً والدین مشکل داری داشته اند (ماسن، ترجمه یاسایی، 1380). «نلسون و ایزرائل » نقل از حمیدی (1380) توافق همگانی وجود دارد که خانواده در پیدایش اختلالهای رفتاری کودکان تأثیر مهمی دارد. درباره خانواده های بزهکاران و نیز خانواده های کودکان مبتلا به اختلال رفتار، جرمها و بزهکاریهای بسیاری گزارش شده است. به نظر می رسد اختلالات رفتاری کودکان از نظام خانوادگی ناصحیح سرچشمه می گیرد. با توجه به مطالب فوق مسئله پژوهش حاضر این است که «آیا بین اختلالات رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین رابطه وجود دارد»؟  

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین