فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله عوامل اجتماعی موثر در بروز خشونت

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله عوامل اجتماعی موثر در بروز خشونت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


چکیده:
ﻣﻔﻬﻮم ﺧﺸﻮﻧﺖ، دو ﻣﻮرد ﺧﺎص دارد ﻳﻌﻨـﻲ ﺿـﺮب وﺟﺮح و ﻗﺘﻞ ﻋﻤﺪ
ﺟﻨﺲ، وﺿﻌﻴﺖ ﺗﺄﻫﻞ، ﻣﻌﺎﺷﺮت ﺑﺎ دوﺳﺘﺎن ﺑﺰﻫﻜﺎر، ﻋﻀﻮﻳﺖ در ﮔﺮوهﻫـﺎی ﻧـﺰاع، تاثیر آب وهوا وشرایط جغرافیایی برخلق وخوی ساکنین ﺗﺄﻳﻴﺪ ﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی، ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ، ﺗﺼﻮر از ﺧﻮردن ﺑﺮﭼـﺴﺐ ﻣﻨﺤـﺮف، ﻋﻼﻗـﻪ ﺑـﻪ ﻓﻴﻠﻢﻫﺎی ﺧﺸﻦ، ﺳﺎﺑﻘﻪ اﺧﺮاج از ﻣﺪرﺳﻪ و ﻣﺼﺮف اﻟﻜﻞ، ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر و ﻗﺮص اﻛﺲ ﺑﺎ ﺳﺎﺑﻘﺔ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺟﻮاﻧﺎن 18-35 ﺳﺎل ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ارﺗﺒﺎط ﻣﻌﻨﺎدار دارد. ﺟﺮاﻳﻢ ﺧﺸﻮﻧﺖ آﻣﻴﺰی ﭼﻮن ﻗﺘﻞ و ﺿﺮب و ﺟﺮح در ﻣـﺮدان ﺑـﻴﺶﺗـﺮ از زﻧـﺎن رخ ﻣﻲدﻫﺪ. ﺑﻴﺶﺗﺮﺟﻮاﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ دارﻧﺪ ﻣﺠﺮدﻧﺪ، ﻋﻀﻮ ﮔـﺮوهﻫـﺎی ﻧـﺰاع ﻫـﺴﺘﻨﺪ، ﺳﺎﺑﻘﺔ اﺧﺮج از ﻣﺪرﺳﻪ دارﻧﺪ، ﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی را ﺑﺮای ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻠﺸﺎن ﻻزم ﻣﻲداﻧﻨﺪ، ﺟﺮم ﺧﻮد را ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.

 


ﻛﻠﻴﺪ واژهﻫﺎ: ﺧﺸﻮﻧﺖ، ﺿﺮب و ﺟﺮح، ﻗﺘﻞ ،پرخاشگری،

 

 

 


مقدمه:
خشونت یکی از آسیبهای عمده در جهان امروز است که معمولاً توسط کنش گران فردی یا جمعی ،علیه خود (خود کشی یا خود آزاری )یا علیه دیگران (دیگر کشی یا دیگر آزاری) اعمال می شود .خشونت ماهیتی اجتماعی دارد وبیشتر در تعاملات بین شخصی وبین گروهی صورت می گیرد اما به صورت های متفاوت فیزیکی، اقتصادی ،سیاسی اجتماعی وفرهنگی نظیر قتل ،ضرب وجرح ،ترور ،جنگ ،تهدید،تخریب ،هتک حرمت ،تحقیر ،توهین وفحاشی و.... نمود پیدا می کند و امنیت اجتماعی وگروهی افراد را مورد تهدید قرار می دهد .خشونت مفهومی وسیع ودارای معانی گوناگونی است وهر جامعه ای طیفی از خشونت های خاص وپذیرفتنی را در درون خود مشخص کرده وحساسیت خود را متوجه انواع دیگر این پدیده می سازد. تمام جوامع امروزی با مساله خشونت مواجه اند اما آنچه که امروز ه نگرانی جوامع را موجب شده همان وسعت ودامنه خشونت است. در ایران نیز جهش ناگهانی خشونت در شهر ها ی بزرگ در آمار وارقام خود نمایی می کند .
در این نوشتارسعی شده است بطور خلاصله به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت پرداخته شده است.

 

 

 

 

 

ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻮﺿﻮع، ﺑﻴﺎن ﻣﺴﺌﻠﻪ و اﻫﺪاف:
خشونت در لغت به معنای «درشتی، زبری، ناهمواری و تندخویی» می باشد، این معنا کلیه اعمال فشارهای جسمی و روحی را شامل می شود. «نقطة مقابل محبت، بغض و اثر محبت احسان و نرمی است و نقطه و اثر بغض قهراً خشونت و سختگیری است. خشونت سوء رفتارهایی است که علیه فردی توسط فرد دیگر اعمال میشود و میتواند با آزارهای جسمی، روانی، اقتصادی، اجتماعی یا جنسی همراه باشد».
ﺧﺸﻮﻧﺖ اﻣـﺮی اﺳـﺖ کاﻣﻼً ﻧﺴﺒﻲ، ﮔﺴﺘﺮده ای است ﻛﻪ ﺑﺎ زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﻣﻲدﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑـﺮای ﺑﺮرﺳـﻲ ﺑﻬﺘـﺮ ﻣﻮﺿﻮع، ازﻣﻴﺎن اﻧﻮاع ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ و ﺧﺸﻮﻧﺖ دوﻟﺘﻲ اﺳﺖ، ﻳﻚ ﻧﻮع آن ﻳﻌﻨﻲ ﺧﺸﻮﻧﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و آن ﻫﻢ در دو ﺑﻌﺪ ﻗﺘﻞ ﻋﻤﺪ و ﺿـﺮب وﺟﺮح در ﻣﻴﺎن ﺟﻮﻧﺎن در اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
ﻣﻨﻈﻮر از ﻗﺘﻞ ﻋﻤﺪ، ﺳﻠﺐ ارادی و ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﺔ ﺣﻴﺎت اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺷـﺨﺺ ﻋﺎﻗـﻞ و ﺑـﺎﻟﻎدﻳﮕﺮ اﺳﺖ . و ﺿﺮب و ﺟﺮح ﻧﻴﺰ از ﻧﻈﺮ ﭘﺰﺷﻜﻲ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻋﺒـﺎرت اﺳـﺖ ازآﺳﻴﺐﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﺮﺧﻮرد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ، ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ و رواﻧﻲ ﺑﺮ ﺑﺪن اﻧﺴﺎن ﻛـﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲآﻳﻨﺪ. ﺿﺮب ﺑﻪ ﺻﺪﻣﺎت و آﺳﻴﺐﻫـﺎﻳﻲ اﻃـﻼق ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺪون از ﻫﻢ ﮔﺴﻴﺨﺘﮕﻲ ﻇﺎﻫﺮی ﻧﺴﺠﻲ و ﺟﺎری ﺷﺪن ﺧﻮن اﻳﺠﺎد ﺷﻮﻧﺪ و ﺟﺮح ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﻮاردی ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺑﺪن از ﻫﻢ ﮔﺴﻴﺨﺘﻪ و اﻏﻠﺐ ﺑـﺎ ﺧـﻮﻧﺮﻳﺰی ﻫﻤـﺮاه اﺳﺖ. ﻧﺘﻴﺠﺔ ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎی ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آﻣﺪه ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ در اﻳﺮان ﭘﻴﻤﺎﻳﺶ ﻣﻠﻲ ﺟﺎﻣﻌﻲ در زﻣﻴﻨﺔﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی ﻳﺎ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺻﻮرت ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ (ﺑﻴﺶﺗﺮ ﺗﺤﻘﻴﻘـﺎت اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪه دراﻳـﻦ زﻣﻴﻨـﻪ ﺑـﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ از ﺟﻤﻠﻪ ﺧـﺸﻮﻧﺖ ﻋﻠﻴـﻪ زﻧـﺎن و ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻫﻤﺴﺮﻛـﺸﻲ ﭘﺮداﺧﺘـﻪ اﻧﺪ)اﻣﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﺰان آن در ﻃﻮل ﭼﻨﺪ دﻫﺔ اﺧﻴﺮ ً ﺧﺼﻮﺻﺎ در ﺑﻴﻦ ﺟﻮاﻧﺎن دارای رود اﻓﺰاﻳﺸﻲ ﺑﻮده اﺳـﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﻴﺶﺗﺮﻳﻦ ﮔﺮوه درﮔﻴﺮ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻠﺔ ﺧﺸﻮﻧﺖ، ﮔﺮوه ﻓﻌﺎل و ﺟﻮان ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﺠﺎد آﺳﻴﺐﻫﺎی ﺟﺴﻤﻲ ﺟﺪی در اﻳﻦ ﮔﺮوه ﺳﻨﻲ، ﻣﻮﺟﺐ وارد ﺷﺪن ﺻﺪﻣﺎت اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ از ﻛﺎر اﻓﺘﺎدن ﻧﻴﺮوی ﻓﻌﺎل ﻛﺎر در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻲﮔﺮدد . در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻓﻮق، ﺳﺌﻮال اﺻﻠﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻋﻮاﻣﻞ و ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ؟ زﻳﺮا ﻫﻴﭽﻜﺲ از ﻣﺎدر ﻣﺠﺮم ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻧﻤﻲﺷﻮد و اﻧﺴﺎن ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﭘﺮداﺧﺘﺔ ﺑﻨﻴﺎدﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، آﻣﻮزﺷـﻲ، اﻗﺘـﺼﺎدی و رواﺑـﻂ و ﻣﻨﺎﺳـﺒﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺟﺎﻣﻌﺔ ﺧﻮﻳﺶ اﺳﺖ و ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﺑـﺮ آن ﺷـﺪﻳﻢ ﺗـﺎ ﻋﻮاﻣـﻞ ﺑـﺮ ﻧﺎﻫﻨﺠـﺎریﻫـﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﻗﺒﻴﻞ ﺿﺮب و ﺟﺮح و ﻗﺘﻞ ﻋﻤﺪ را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﻣﺤـﻴﻂ ﺧـﺎﻧﻮادﮔﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ... ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ. در اداﻣﻪ و در ﺟﻬﺖ ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻮاﻣﻞ و ﺗﺤﻘﻖ اﻫﺪاف ﭘـﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﺧﺎﻧﻮاده، ﮔﺮوه دوﺳﺘﺎن و ﻫﻤـﺴﺎﻻن، رﺳـﺎﻧﻪﻫـﺎی ﺟﻤﻌـﻲ، اﺣـﺴﺎﺳﺎت، ﻋﻮاﻃـﻒ و ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺤﻞ زﻧﺪﮔﻲ و ... ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻧﺘﺨـﺎب دورة ﺟﻮاﻧﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ اﻳﻦ دورة ﺳـﻨﻲ و ﻧﻘـﺸﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺟﻮاﻧـﺎن در ﺟﺎﻣﻌـﻪ و در ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ آن دارﻧﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺟﻮان ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪای دﺳـﺖ ﻛـﻢ ﺑـﻪ دﻟﻴﻞ داﺷﺘﻦ ﺷﺮاﻳﻂ ﺟﺴﻤﻲ و رواﻧﻲ ﺧﺎص ﺑﻴﺶﺗﺮ از دﻳﮕﺮان ﻣﺴﺘﻌﺪ ﻋـﺼﻴﺎن و ﺳﺮﻛـﺸﻲ و ﻛﺞروی و ﺑﺰﻫﻜﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺟﻮان ﺑﻮدن ﺟﺎﻣﻌﺔ ﻣﺎ، در اﻳﻦ ﺟﺎ ﺳﻌﻲ ﺷﺪه ﺗﺎ ﺑـﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺧﺸﻮﻧﺖ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ آن در ﺑﻴﻦ ﺟﻮاﻧﺎن زﻧﺪاﻧﻲ (18-35)ﺳﺎل ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﻮد. ﻣﺒﺎﻧﻲ و ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ را ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﭼﻬـﺎر دﺳـﺘﻪ ﺗﻘـﺴﻴﻢ ﻛـﺮد: اﻟـﻒ) زﻳـﺴﺘﻲ ب) رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻲ ج) رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ د) ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﻲ.
اﻟﻒ) در ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی زﻳﺴﺘﻲ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازاﻧﻲ ﭼﻮن ﺗﻮﻣﺎس ﻫـﺎﺑﺰ و وﻳﻠـﺴﻮن ﻫـﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ را ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﻳﻚ ﻣﺸﻲ ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ وﻳﮋﮔﻲ ذاﺗﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲداﻧﻨﺪ.
ب) ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮداز ﻣﻬﻢ دﻳﺪﮔﺎه رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻲ ﻓﺮوﻳﺪ اﺳﺖ. او ﺑﻪ ﺧـﺸﻮﻧﺖ ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻳـﻚ ﻏﺮﻳﺰة اﺳﺎﺳﻲ ﻧﮕﺎه ﻣﻲﻛﺮد. از ﻧﻈﺮ او اﻧﺴﺎن دارای دو ﻏﺮﻳﺰة زﻧﺪﮔﻲ و ﻣـﺮگ و روان اﻧـﺴﺎن ﻋﺮﺻﻪ ﻧﺒﺮد و ﻛﺸﺎﻛﺶ اﻳﻦ دو ﻏﺮﻳﺰه اﺳﺖ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻧﻴﺮوی ﻣﺮگ ﺑﺮ ﻧﻴﺮوی زﻧﺪﮔﻲ ﭘﻴﺮوز ﺷﻮد ﻣﻮﺟﺐ ﺧﺸﻮﻧﺖ و اﻳﺠﺎد ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ اﻋﻤﺎل وﺣـﺸﻴﺎﻧﻪ ﻣـﻲﺷـﻮد. ﺑـﺴﻴﺎری از اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺳﺎن ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﺔ ﺟﻮاﻣﻌﻲ ﻛﻪ در آنﻫﺎ ﺻﻠﺢ ﺣﺎﻛﻢ اﺳﺖ ﻓﺮﺿﻴﺔ ﻏﺮﻳﺰة ﺧﺸﻮﻧﺖ را ردﻛﺮدهاﻧﺪ. وﺟﻮد ﺑﻌﻀﻲ ﺟﻮاﻣﻊ (ﺣﺘﻲ ﻧﺎدر)ﻛﻪ در آنﻫﺎ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ(واﻗﻌﻲ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرتﺗﻬﺪﻳﺪ) دﻳﺪه ﻧﻤﻲﺷﻮدﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻓﺮﺿﻴﺔ اﺳﺘﻌﺪاد دروﻧﻲ ﺧﺸﻮﻧﺖ را زﻳﺮ ﺳﺌﻮال ﺑﺒﺮد .در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺤﻴﻄﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛـﻪ زﻣﻴﻨـﻪ ﺳـﺎز اﻋﻤـﺎل و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﺸﻮﻧﺖآﻣﻴﺰاﻧﺪ.ﺻــﺎﺣﺐ ﻧﻈــﺮ دﻳﮕــﺮ در اﻳــﻦ زﻣﻴﻨــﻪ ﻟــﻮرﻧﺰ اﺳــﺖ او ﺑــﺎ وﺟــﻮد آن ﻛــﻪ ﻣﺎﻧﻨــﺪ ﻓﺮوﻳــﺪ ﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی وخشونت را ذاﺗﻲ ﻣﻲداﻧﺪ اﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻼف وی آن را ﺳﺎزﻧﺪه و ﻣﺜﺒﺖ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ اوﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی ﺑﻪ وﻳﮋه در ﺣﻴﻮاﻧﺎت وﺳﻴﻠﻪای اﺳﺖ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ ﺣﺮﻳﻢ و ﻗﻠﻤﺮو زﻧﺪﮔﻲ و ً ﻃﺒﻌـﺎ ﺣﻔﻆ ﺣﻴﺎت ﻣﻮﺟﻮد زﻧﺪه.
ج) ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان دﻳﺪﮔﺎه ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ ـ ﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ اﻧﺴﺎنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ دﺳﺖ ﺑﻪ ﻋﻤـﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ آﻣﻴﺰ ﻣﻲزﻧﻨﺪ، ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻳﻚ ﻧﻮع ﻣﺤﺮوﻣﻴـﺖ وﻧـﺎ اﻣﻴـﺪی در زﻣﻴﻨـﻪ دﺳـﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑـﻪاﻫﺪاﻓﺸﺎن ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ.ﻧﻈﺮﻳﺔ واﻛﻨﺶ ﺑﻪ روﻳﺪادﻫﺎی آزاردﻫﻨﺪه ﻣﻄﺮح ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ روﻳﺎروﻳﻲ ﺑﺎ وﻗﺎﻳﻊ آزار دﻫﻨﺪه ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎد اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﻨﻔﻲ ﻣﻲﺷﻮد. اﻳﻦ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺑﻪ ﻧﻮﺑـﺔ ﺧـﻮد ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﺧﻮدﻛـﺎر، ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﭘﺮﺧﺎشﮔﺮی ﻳﺎ ﻓﺮار و ﮔﺮﻳﺰ را اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲدﻫﻨﺪ. ﺑﺎﻧﺪورا (ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮداز ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ) رﻳـﺸﺔ ﺧـﺸﻮﻧﺖ را در ﻣﺤـﻴﻂ ﺗﻌﻠﻴﻤـﻲ اﻓـﺮاد ﻣﻲداﻧﺪ. از ﻧﻈﺮ او ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻋﻤﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ آﻣﻴﺰ ً ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ(ﺗﻨﺒﻴﻪ، ﺗﺸﻮﻳﻖ وﻣﺸﺎﻫﺪات ﻓﺮدی) ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺘﻴﺠﺔ ﺗﺠﺎرب ﺷﺨﺼﻲ ﻓﺮد ﻳﺎ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ازﻧﺘﺎﻳﺞ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺳﺎﻳﺮ اﻓﺮاد ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﻧﺪورا ﺳﻪ اﻟﮕـﻮی ﺧـﺎﻧﻮاده، ﺧـﺮده ﻓﺮﻫﻨـﮓﻫـﺎی ﻓﺮﻋـﻲ ﻣﺜـﻞ ﮔﺮوهﻫﺎی ﻫﻤﺴﻦ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺜﻞ ﻓﻴﻠﻢﻫﺎ را ﻣﻄﺮح ﻛﺮده اﺳﺖ. وﻟﻔﮕﻨﮓ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮداز ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﺸﻮﻧﺖ، ﻣﻄﺮح ﻣـﻲﻛﻨـﺪ ﻓـﺮد ﺑـﻪ ﻋﻠـﺖ ﺗﻌﻠـﻖ ﺑـﻪ ﮔﺮوهﻫﺎی ﺧﺸﻮﻧﺖ، ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ارزشﻫﺎ و ﻋﻘﺎﻳﺪ و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﺸﻮﻧﺖآﻣﻴﺰ را ﻳﺎد ﻣـﻲﮔﻴـﺮد.ﮔﻼﺳﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪاﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﺸﻜﻼت ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻻﻳﻨﺤﻞ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺸﻜﻼت راﺑﻄـﻪای ﻫﺴﺘﻨﺪ. ازﻧﻈﺮ او ﺑﻪ ﺟﺰ ﺑﻴﻤﺎری و ﻓﻘﺮ و ﻣﺼﺎﺋﺐ و ﻋﻮارض ﻛﻬﻨﺴﺎﻟﻲ ﺳـﺎﻳﺮ ﻣـﺸﻜﻼت ﻣﻬـﻢ ﺑﺸﺮ ﻣﺜﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ، ﺑﺰﻫﻜﺎری، ﺑﺪرﻓﺘﺎری ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮ، اﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ اﻟﻜـﻞ، ﻣـﻮاد ﻣﺨـﺪرو ... ﻣﻌﻠـﻮل رواﺑﻂ ﻏﻴﺮ رﺿﺎﻳﺖ ﺑﺨﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ او ﻣﻄﺮح ﻣﻲﻛﻨـﺪ ﻛـﻪ اﮔـﺮ ﻳﻚ ﻓﺮد ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از ﺳﺎﺑﻘﺔ زﻧﺪﮔﻲاش ﺑﺘﻮاﻧﺪ در ﻣﺪرﺳـﻪ ﻣﻮﻓـﻖ ﺷـﻮد ﺑـﺮای ﻣﻮﻓﻘﻴـﺖ در زﻧﺪﮔﻲ ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻧﺲ ﻓﻮق اﻟﻌﺎدهای دارد.
د) ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ را ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﺳﻪ دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد:
1- ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻛﺎرﻛﺮدﮔﺮاﻳﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎری: ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان ﻛﺎرﻛﺮدﮔﺮاﻳﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ را ﺑﻴﺶﺗﺮ اﻓﺮادی اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ و ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺿـﻌﻴﻔﻲ ﺑـﺎ ﺟﺎﻣﻌـﻪ دارﻧﺪ (ﭘﺎرﺳﻮﻧﺰ و دورﻛﻴﻢ). ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ ﻫﻨﮕـﺎﻣﻲ ﻛـﻪ اﻓـﺮاد ﻳـﻚ ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻧﺘﻮاﻧﻨﺪ از ﻃﺮﻳﻖ وﺳﺎﻳﻞ ﻣﻮرد ﻗﺒﻮل ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻫﺪاف ﺧﻮد را ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎزﻧﺪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳـﺖ ازاﺑﺰارﻫﺎی ﻧﺎﻣﺸﺮوع اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪ. و در ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﺟـﺮاﻳﻢ ﺧـﺸﻮﻧﺖ آﻣﻴﺰی ﭼﻮن ﻗﺘﻞ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ(ﻣﺮﺗﻮن). ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺘﻴﺠﺔ ﺷﻜﺴﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻛﻨﺘﺮل اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺜﻞ ﭘﻠـﻴﺲ و دﺳـﺘﮕﺎهﻫـﺎی ﻗـﻀﺎﻳﻲ و اﻣﻨﻴﺘـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ(ﻫﻴﺮﺷـﻲ و رﻛﻠﺲ)
2- ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻛﻨﺶ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ: ﺗﻌﺎﻣﻞﮔﺮاﻳﺎن ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ و ﻋﻠﻠـﻲ را ﻛـﻪ اﺷـﺨﺎص و ﮔـﺮوهﻫـﺎ ﻣﻨﺤﺮف داﻧﺴﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﻨﺪ. در اﻳـﻦ ﻧﻈﺮﻳـﻪﻫـﺎ ﻣﻄﺮح ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻗﺮار داﺷﺘﻦ ﻓﺮد در ﻣﻌﺮض ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﻓﺮاﻳﻨﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﺪن و ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺴﺎﻋﺪ ﺑﺎ ﺑﺰﻫﻜﺎری در ﺧﺎﻧﻮاده، ﮔﺮوه دوﺳﺘﺎن و ﻣﺤﻴﻂ ﭘﻴﺮاﻣـﻮن ﻓـﺮد و ارزش ﻧﻬﺎﻳﻲ و ﺑﺎ ارزش ﺑﻮدن ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﮔﺮاﻳﺶ ﻓﺮد ﺑﻪ ﺟﺮاﻳﻢ ﺧـﺸﻮﻧﺖآﻣﻴـﺰ ﻣـﻲﺷـﻮد (ﺳﺎﺗﺮﻟﻨﺪ). اﻛﺜﺮ ﺟﺮاﻳﻢ ﺟﻮاﻧﺎن ﻣﻮاردی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ ﺟـﻮان ﺑـﺮای آنﻫـﺎ ﺗﻮﺟﻴﻬــﺎﺗﻲ دارد ﻛــﻪ از ﻧﻈــﺮ او ﻣﻌﺘﺒــﺮ اﺳــﺖ، اﻣــﺎ ﻧﻈــﺎم ﺣﻘــﻮﻗﻲ آنﻫــﺎ را ﻣﻌﺘﺒــﺮ ﻧﻤﻲداﻧﺪ(ﻣﺎﺗﺰا). ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻗﺒﻮل اﻧﺤﺮاف در ﻣﻮرد ﻳـﻚ ﻓـﺮد ﻣﻨﺠـﺮ ﺑـﻪ رﻓﺘﺎر ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ دﻳﮕﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ او و ﺗﻤﺎﻳـﻞ او ﺑـﺮای ﺷـﺮﻛﺖ در ﮔـﺮوهﻫـﺎی ﻣﻨﺤـﺮف ﻣﻲﺷﻮد (ﺑﻜﺮ، ﮔﺎﻓﻤﻦ).
3- ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان ﺗﻀﺎد: (اﻧﮕﻠﺲ، وﻟﺪ، ﻛﻮﺋﻴﻨﻲ و ﺗﺮک) ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ رﻗﺎﺑﺖ و ﺳﺘﻴﺰ و ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری اﻓﺮاد ﺑﺎ ﻳﻜـﺪﻳﮕﺮ زﻣﻴﻨـﻪﺳـﺎز وﻗﻮع ﺧﺸﻮﻧﺖ اﺳﺖ. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻠﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺟﻮاﻧﺎن ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی اﺳﺎﺳﻲ از ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻣﻄﺮوﺣﻪ اﺧـﺬ ﺷـﺪه اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ از ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻛﺎرﻛﺮدﮔﺮاﻳﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻋـﺪم ﺗﻨﺎﺳﺐ ﻣﻴﺎن اﻫﺪاف و وﺳﺎﻳﻞ، از ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻛﻨﺶ ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎی ﻣﻌﺎﺷـﺮت ﺑـﺎ دوﺳـﺘﺎن ﺑﺰﻫﻜﺎر، ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ، و ﺗﺼﻮر از ﺧﻮردن ﺑﺮﭼـﺴﺐ ﻣﻨﺤـﺮف ﺗﻮﺳـﻂ دﻳﮕـﺮان و ازﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی روانﺷﻨﺎﺳﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﺗﺄﻳﻴﺪ ﭘﺮﺧﺎشﮔـﺮی، ﺳـﺎﺑﻘﺔ اﺧـﺮاج از ﻣﺪرﺳـﻪ، ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﻓﻴﻠﻢﻫﺎی ﺧﺸﻦ و ﻋﻀﻮﻳﺖ دردار و دﺳﺘﺔ ﻧﺰاعﻫﺎی ﻣﺤﻠﻲ اﺧﺬ و ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
بررسی واکنش افراد در قبال پدیده بزهکاری(خشونت)
هجوم افراد شهرها وشلوغی بی حد شهر ها موجب پیدایش نوعی لز زندگی گردیده است که در آن آثاری از محبت وهمبستگی وبرادری دیده نمی شود .در اجتماع سرد وخالی از عواطف بشری ،انسان بیش از پیش خود را تنها احساس نموده وبین(( هیجان )) و((دلمردگی))دست وپا می زند بعضی از افراد در برخورد با این زندگی ووقایع آن بیش از حد به هیجان آمده وبه ((ستیز وپرخاش )) ویا حتی به خشونت روی می آورند.
1-پرخاشگری وستیز در زندگی عادی و روزانه
پرخاشگری وستیز در زندگی عادی مردم شهر بیشتر قابل ملاحظه وادراک است .ضریب ودر صد افرادی که اذعان داشته اند که در زندگی خصوصی وعادی بیش از دیگران خشونت جو و ستیزه گرند در شهر های بزرگ ودر شهر هایی که بیش از صد هزار نفر جمعیت دارند ،به مراتب از نقاط روستایی بیشتر است .بسیاری از کسانی که در شهر های بزرگ زندگی می کنند وگرفتار زندگی جنجالی وپر هیا هوی شهری هستند معتقدند که برای ادامه زندگی در محیط فعلی مقداری خشونت ودرگیری لازم وضروری است .این افراد زرنگی در رانندگی وفرار از ترافیک سنگین شهری به هر طریق ،سوار شدن به اتوبوس ومترو بدون رعایت نوبت وبدست آوردن جای خالی بدون استحقاق را نوعی زرنگی دانسته وآن را پاداش پرخاش جویی وخشونت گری خود می دانند.
اگر مقداری زرنگی برای ادامه زندگی عادی بی فایده نباشد ،ولی باید توجه نمود که این زرنگی با اندک تغییری به خشونت ودرگیری گلاویز شدن با همدیگر وکتک کاری وبزهکاری غیر منطقی وغیر قابل دفاع تبدیل می گردد.
2- خشونت وستیزه گری در زندگی اجتماعی
در زندگی اجتماعی امروز ،نمونه های فراوانی از خشونت ودرگیری وجود دارد که یک قسمت اعظم آنها به دنیای کار وکارگری مربوط می شود .روابط کارگران وکار فرماین گاه جنبه های خشونت آمیز به خود گرفته وافکار عمومی را به خود متوجه می سازد .مهمترین نوع چشمگیر وجنجالی آین نوع از خشونت ((اشغال محل کار ))به وسیله کارگران است این عمل به خودی خود مستلزم هیچ گونه خشونت جانی علیه افراد وحتی مدیران ،ویا خشونت های مالی علیه اموال کارخانه نمی باشد .بلکه همین عمل مانع استفاده معمولی و آزاد از وسایل کار بوده وبه همین جهت در بطن خود بذر هایی از خشونت کیفری ذخیره می نماید که ممکن است رشد نموده وبه ضرب وجرح ویا جنایت منجر شود.
3- جغرافیایی جنایی
کلته بلژیکی وریاضی دان بود وگری فرانسوی وحقوق دان .این دو با توجه به آمار جنایی دادگستری فرانسه نوسانات بزهکاری را در شهرستانها واستانهای این کشور مطالعه کرده اند .کلته می خواست از این طریق ویژگی ونرخ جرایم را برحسب ویژگی های محیط جغرافیایی مطالعه کند (بررسی تاثیر آب وهوا وشرایط جغرافیایی برخلق وخوی ساکنین ).این دیدگاه قبل از کلته وگری در کتاب مقدمه ابن خلدون ودر برخی فصول کتاب روح القوانین منتسکیو منعکس شده بود.البته این دو توجه خاص به جرم نداشته اند اما اشاراتی هم به تاثیر شرایط جغرافیایی برخلق وخوی مردم کرده اندکه در این زمینه قانون حرارتی بزهکاری این دو اندیشمندبیان گر این است که در فصول گرم وکشورهای جنوبی معمولاًجرایم علیه اشخاص بیشتر است ودر فصل سرد وکشورهای شمالی جرایم علیه اموال بیشتر رخ می دهد .همچنین عوامل طبیعی مانند کوهستانی بودن منطقه که مردمانی خشن دارند در مقایسه با مردمان کنار ساحل که آب وهوای ملایمی دارند در بروز خشونتهای فیزیکی (ضرب وجرح) وجنایت می شود تاثیر بسزایی دارد.
4-مهاجرت وحاشیه نشینی
محیطهای حاشیه ای ونامساعد شهر ها ومهاجرت افراد از روستا ها به شهر ها ونبودن امکانات لازم وسکونت در حاشیه این شهر ها همچنین نا همگونی در آمد ومخارج افراد تقسیم شهر ها به مناطق بالای شهر وپائین شهر وتفکیک محلات برحسب طبقات مختلف مردم وعدم توجه مساوی مسئولان ونابرابری وناعدالتی در وضعیت اجتماعی با عث سرو صدای زیاد ،تراکم وسائل نقلیه ،رفت وآمد در شلوغی ،خستگی ناشی از کار،زرق وبرق برخی از اماکن که به خودی خود اغوا کننده وفریبنده است باعث بروز خشونت ودر گیری ضرب وجرح ودر مواقعی باعث قتل نیز می گردد.
نوسانات خشونت در دوران کودکی ونوجوانی
رفتار های خشونت آمیز مانند ضرب وجرح ،فریاد وگاز گرفتن ،از زمان که طفل از لحاظ فیزیکی قادر به انجام آن باشد ،یعنی از زمان راه رفتن تا حدود 29 ماهگی می تواند ظهور پیدا کند .بر همین اساس 53%پسران و41%دختران این رفتار ها را انجام مید هند پس از آن این درصد مرتباًسیر نزولی به خود می گیرد و در سنین یازده سالگی میزان بروز رفتار های خشن در پسران ودختران به ترتیب به 14%و8%می رسد .بدین ترتیب فراوانی خشونت در سن دو سالگی است وپس از آن به دلیل آموختن تدریجی خود کنترلی ،فروکش می کند لذا آموختن عدم خشونت باید زود هنگام آغاز شود .همچنان که عدم خشونت قابل آموختن است .اما سوال مهمی در اینجا ااین است که آیا انسان ذاتاً بد متولد می شود واین جامعه است که وی را به سمت خوبی ها سوق می دهد ؟پاسخ به این سوال بله یا خیر نمی باشد .در واقع اگر چه انسان فطرتاًبد متولد نمی شود لیکن توانایی عمل وعکس العمل تهاجمی در او تکوینی است .پس شرور متولد نمی شود ولی برای زنده ماندن در محیط متخاصم مجهز به قدرت دفاع وحمله می باشد .همانطور که ملاحظه شد ،خشونت در سنین متفاوت به اشکال مختلف ظاهر می شود :به عنوان مثال در سن دوسالگی به صورت ضرب وگاز گرفتن ،12-13سالگی به صورت زدو خورد ودرگیری فیزیکی ودر 18سالگی در قالب قتل ظهورپیدا می کند یعنی خشونت بالقوه بسته به شرایط وزمان به فعل در می اید .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عوامل اجتماعی موثر در بروز خشونت

موانع مهرورزی و عوامل خشونت

اختصاصی از فی بوو موانع مهرورزی و عوامل خشونت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه

تحقیق ما در عصری آکنده از بحران و پریشانی به سر می‌بریم. آنچه در حال تجربه‌ی آنیم، نه فقط زنجیره‌ای از دگرگونی‌های ژرف که برآشفتگی‌هایی است که علوم و تکنولوژی، امور اقتصادی و مناسبات بین المللی را در خود فروگرفته است. بحران‌های بی‌شماری که در بسیاری از مناطق جهان پدید آمده، خود بهترین گواه این دگرگونی‌های بنیادی است؛ در عین حال، اگر واگذاریم که واژه وسوسه انگیز «بحران» ما را از خود بی‌خود کند، کار بس نادرستی انجام داده‌ایم. البته امیدی نیست که کارها به سادگی به وضع عادی و مالوف خود بازگرداند. ما هم چنان شاهد دگرگونی‌های بنیادی خواهیم بود و باید برای هر یک از آنها راه حل‌های مناسب پیدا کنیم. امروز شاید بزرگ‌ترین و خطیرترین مسئله‌ی بحرانی که بشریت را متوجه خود کرده، پیدا کردن نظمی برای جهان به هم ریخته‌ی امروز و در حقیقت دستیابی به صلح و آرامش عمومی است. در جهان ما از زمان‌های بسیار دور و از پدیدآمدن نخستین انسان‌ها، پدیده‌ای به نام «جنگ» نیز در بین انسان‌ها آفریده شد. رقابت و ستیزه‌ی انسان‌ها در مراحل ابتدایی همانند رقابت و ستیزه‌ی حیوانی است، به طوری که حتا کودکان نیز زور بدنی را وسیله‌ای برای موفقیت خود می‌دانند، ولی جنگ و خشونت در جامعه‌ی متمدن امروزی به صورتی متفاوت صورت می‌گیرد و معمولاً متکی به قدرت بدنی نیست، بلکه امروزه خشونت و در مراحل تکامل یافته، «جنگ» به صورتی سازمان یافته و به صورتی تصاعدی در حال گسترش است و بازی سیاست ابرقدرتها نیز به این روند صعودی سرعت می‌بخشد. اگر در گذشته و در جوامع ابتدایی گروهی برای ربودن خوراک و ابزارهای دیگر به جنگ‌های گروهی و وسایل خشن متوسل می‌شوند، امروزه این اهداف رشد کرده ولی با همان عنوان کلی «غنیمت و غارت» دولت‌ها را برآن می‌دارد که به وسایل خشونت‌باری مثل: سلاح‌های هسته‌ای روی بیاورند و در برابر دولت‌های کوچک قد علم کنند. بنابراین امروزه، «صلح جهانی» به شدت در خطر نابودی قرار گرفته است و مسلماً جوامع بشری و انسان‌هایی که به دور از سیاست و نیرنگ خواستار یکپارچگی و صلح عمومی هستند در برابر این روند صعودی خشونت می ایستند، همچنانکه اعترافات گسترده‌ی مردم جهان در برابر حمله‌ی آمریکا به عراق نشانگر این واقعیت است. برای دستیابی به صلح جهانی باید عوامل خشونت را شناخت و برای مبارزه با هر کدام راه کارهای مناسبی را ارائه داد که مسلماً این راه کارها اگر مورد بررسی قرار گیرند، می‌توانند از تنش‌های جهانی تا حد زیادی بکاهند. ما در این تحقیق سعی کرده‌ایم که در حد توان و دانش سیاسی خودمان این مسئله را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. برای این منظور عنوان کلی مطلب را به صورت زیر مجموعه‌هایی طبقه‌بندی کرده و با توجه به امکانات و زمان کمی که در اختیار داشتیم، هر یک از این زیرمجموعه‌ها را مورد ارزیابی کلی قرار داده‌ایم و ما این کار تحقیقی که حاصل مطالعات گروهی ما است، را با این شعار انجام داده ایم که: «همه‌ی ما خواستار دوستی و یکپارچگی و رسیدن به صلح جهانی در کنار هم هستیم.»

ضرورت مسئله -

عوامل خشونت و موانع مهرورزی در جهان امروز تا حد زیادی انسان را از پیشرفت واقعی و نوگرائی دور می‌کند و سدی عظیم در برابر اتحاد ملت‌ها جهت رسیدن به جهانی زیبا، امن و پرمهر می‌باشد و از زندگی مسالمت‌آمیز انسان‌ها در کنار یکدیگر بدون دغدغه جنگ جلوگیری می‌کند. پس انسانها می‌بایست جهت از بین بردن این موانع در یک راستا با یکدیگر هم پیمان شوند و موانع مهرورزی و عوامل خشونت را از بین ببرند. در واقع این موانع می‌باشند که جهان سوم‌ها و مستعمره‌هایی را که از لحاظ صنعتی، اقتصادی، سیاسی و ... عقب مانده محسوب می‌شوند، را به طور غیرمستقیم ایجاد می‌کند. - جنگ در یک سرزمین و مالکیت بیگانه بر آن سرزمین سبب ایجاد مرزی مجازی بین حاکم بیگانه و مردم تحت حکومت او می‌باشد. که این مردم بالاجبار این حکومت غیرخودی را پذیرفته‌اند، پس تمایلی به پیشرفت سرزمین خود ندارند، چرا که حاکمی بیگانه در آن حکومت می‌کند و نتیجه این عدم تمایل، عقب‌ماندگی و عدم پیشرفت است.

واژگان سیاست امنیت:

در لغت، حالت فراغت از هر گونه تهدید یا حمله یا آمادگی برای رویاروئی با هر تهدید و حمله را گویند. امنیت بین‌المللی: حالتی است که در آن قدرت‌ها در حال تعادل و بدون دست‌یازی به قلمرو یکدیگر به سر برند و وضع موجود به خطر بیافتد. امنیت ملی: به مصونیت - نسبی یا مطلق - کشوری در برابر یک حمله مسلحانه احتمالی و یا خرابکاری سیاسی و اقتصادی همراه با توانائی‌اش برای وارد‌ آوردن ضربه متقابل مهلک را امنیت می‌گویند. جنگ: کشاکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند سو و در سیاست کشاکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند دولت (جنگ خارجی) یا درون قلمرو و یک دولت میان قدرت حاکم و قدرت‌های مدعی (جنگ داخلی). جنگ سرد: جنگی که در آن برای دستیابی به هدف‌های ملی از همه‌ی وسایل به جز خشونت نظامی استفاده می‌شود. ترور: ترور در لغت در زبان فرانسه،‌ به معنای هراس و هراس‌انگیز است و در سیاست به کارهای خشونت‌آمیز و غیرقانونی حکومت‌ها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها ترور می‌گویند و نیز کردار گروه‌های مبارزی که برای رسیدن به هدف‌های سیاسی خود دست به کارهای خشونت‌آمیز و هراس‌انگیز می‌زنند، ترور نامیده می‌شود. تروریسم (Terrorism): به شکلی از اقدامات خشونت‌بار دولتی و یا غیردولتی که با هدف دستیابی به یک منظور سیاسی صورت می‌گیرد، تروریسم می‌گویند. حقوق بین‌الملل: به اصول و رویه‌های کلی که از دیدگاه کشورهای مستقل در روابط بین‌الدولی الزام‌آورند، حقوق بین‌المللی گویند. صلح: به حالتی که در آن جنگ و یا هیچ منازعه‌ای وجود ندارد، صلح گویند. دیپلماسی: راه و روش تمشیت روابط میان کشورها را از طریق نمایندگان رسمی دیپلماسی نام نهاده‌اند. قدرت: به توانائی کشوری برای تاثیرگذاری و یا کنترل رفتار دیگران قدرت گویند. بمب اتمی: بمبی است که انرژی آن از شکاف هسته‌ای اتم پلوتونیوم و یا اورانیوم به دست می‌آید. ابرقدرت: قدرتی که از دیگر قدرتها قوی‌تر باشد. در اصطلاح سیاسی «ابرقدرتها» کشورهایی هستند که از نظر قدرت صنعتی و نظامی از کشورهای دیگر قوی‌ترند و بر صحنه‌ی سیاست بین المللی فرمانروایی دارند. دیپلوماسی: در زبان فرانسه از «دیپلومات» - به معنای نماینده‌ی سیاسی کشوری در کشور دیگر - گرفته شده و دیپلومات نیز از دیپلومای یونانی و لاتینی، به معنای سند و گواهینامه

فرمت ورد تعداد صفحات 57


دانلود با لینک مستقیم


موانع مهرورزی و عوامل خشونت

پایان نامه بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان در خانواده

اختصاصی از فی بوو پایان نامه بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان در خانواده


پایان نامه بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان در خانواده

تعداد صفحات :183

 

 

 

 

 

 

 

زنان و اسلام

مقدمه:

زن آیینه‌ی تمام نمای شخصیت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهی پروردن از جانب خدای خویش را به ودیعه دارد، دامن زنان اولین کلاس درس و بهترین محل تربیت کودک است چنانکه گویند: مرد از دامن زن به معراج می رسد. بدین معنی که زن پایه گذار وجود حیات آدمی است زنان مسلمان و فداکار لازم است تا با حفظ عفت و پاکدامنی خود، ظلم ستیزی نهضت حسینی را به همه انسانها برسانند تا بدین وسیله افتخار تربیت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاریخ را داشته باشد.

مقام زن در اسلام و در آیین های دیگر:

مشاهده و تجربه این معنا را ثابت کرده که مرد و زن دو فرد از یک نوع و از یک جوهرند، بر خلاف نظریات موجود در امت های پیشین که زن را از مرگ بدتر و تلخ تر می دانستند تا حدی که در سال 586 میلادی در فرانسه کنگره ای تشکیل شد تا در مورد این که آیا زن انسان است یا خیر بحث کنند که نتیجه کنگره این بود که به زن انسانی غیرمستقل و در خدمت مردان است.

اما با ظهور اسلام همه ی تفکراتی که در اثر تلقین علیه زن بود از بین رفت و جای خود را به عزت و اعتبار اساسی زنان داد.

 

اصل تساوی زن و مرد:

قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی در اصل تساوی زن و مرد از نظر انسانیت و کمالات می فرماید: «زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر مردان آفریدیم» و این را با توجه به قوانین امروز در دنیای غرب، در حاکمیت قوانین اسلامی ناظر بر مالکیت زن و حمایت های مالی و اقتصادی شوهر در خانواده قابل لمس تر می توان دید. اما در دنیای غرب، با توجه به شعار آزادی و اتیکت تساوی زن و مرد باز هم این تساوی نه در عرصه شغل و کار و نه در عرصه ی خانواده به هیچ عنوان رعایت نشده و استفاده ابزاری از زن تا حدی پیش رفته که به سقوط هویت انسانی و عدم احقاق کمترین حق او گردیده است و این را کاملا با توزیع و ترویج بیماری های مقاربتی چون «ایدز، سفلیس و سوزاک» می بینیم. و از نظر اسلام زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسان اند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی طبیعت. ولی دنیای غرب «تشابه محوری» را جایگزین «تناسب محوری» کرد و چنانکه ویل دورانت می گوید: این حرکت برای اولین بار با قانون 1882 بود که به موجب این قانون زنان بریتانیای کبیر از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و حق نگهداری پول خود را داشته و از آن به بعد زنان از بندگی و جان کندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه شدند و در حال حاضر چنانکه در پیش ذکر شد به دنیایی از ابتذال کشیده شدند که نقش ابزاری داشته و تنها در معرض بهره برداری دیگران واقع می شوند. مقام معظم رهبری نظریات موجود در اصل تساوی زن و مرد را اینچنین به دو هدف کلی و مجزا در نظرات متفاوت تعریف کرده اند: اولین هدف رسیدن زن به کمال وجودی خود می باشد اما دومین هدف ایجاد تخاصم و جدایی و رقابت خصمانه میان دو جنس زن و مرد است که هدف اول دستاورد اسلام و هدف دوم هدف کوته بینانه است به وضوح می بینیم در اسلام به زن بسیار اهمیت داده می شود چنانکه در بسیاری از آیات قرآن کریم آمده است: پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست بلکه به ایمان و عمل صالح مربوط است خواه از طرف زن و یا از طرف مرد باشد و همیشه در کنار هر مرد بزرگی از قدیسه ای بزرگ یاد می کند که از همسران آدم و ابراهیم علیه السلام و از مادران موسی (ع) و عیسی (ع) در نهایت تجلیل کرده است یا بانوی بزرگوار حضرت خدیجه (س) و سرور همه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (س) که خداوند در قرآن کریم از ایشان به کوثر یاد می کند. بر خلاف نظریات تحقیرآمیزی که در امت های پیشین راجع به زن وجود داشته همچون عنصر گناه دانستن زن، شیطان بودن زن، عدم رسیدن او به مقامات معنوی چون ورود به بهشت، طفیلی دانستن زن، آفرینش او از دنده چپ مرد، مقدمه قرار گرفتن زن برای مرد، عامل بدبختی و گرفتاری مرد و در پایان زن را به منزله ظرفی که نطفه مرد را در خود نگاه می دارد، می دانستند و هیچ ارزشی برای بارداری او نمی گذاشتند.

در این میان دین اسلام با بیانی روشن و شفاف با تمام این نظریات مخالفت کرد، چنانکه در آیات قرآن کریم آورده شده که «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید».

و همچنین داستان بهشت آدم را مطرح کرده و با بیان «فوسوس اهما الشیطان». جنس زن را از اتهام عنصر گناه و شیطان بودن مبرا ساخت و یا بر خلاف بسیاری از آیینها که رابطه جنسی را پلید می دانند ازدواج را مقدس و تجرد را پلید می شمارد.

چنانکه پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: من به سه چیز علاقه دارم: بوی خوش، زن، نماز و با بیان «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» هر یک از زن و مرد را پوشش و زینت یکدیگر می داند و خلقت هر یک را برای دیگری قلمداد کرده و وجود زن را خیری برای مرد و مایه سکوت و آرامش دل او معرفی می کند و زن و مرد را در آفرینش هر یک از انسانها مهم و دخیل می داند و تمام نظرات تحقیرآمیز را به یکباره مردود می کند.

«انی جاعل فی الارض خلیفه» و خداوند زن را تا جایگاه جانشین خود که به طور عام در آیه ذکر شده، بالا می برد و برای رسیدن به این مقام تفاوتی بین زن و مرد قائل نمی شود.

اما در یهودیت و مسیحیت بنا بر آنچه در کتاب مقدس آمده است، جایگاه زن نسبت به مرد، جایگاهی فرعی و ثانوی است ولی در اسلام به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و آفرینش انسان را از نفس واحده می داند و زمانی که از زنان خوب یا بد یاد می کند، ایشان را نمونه مردم خوب و بد دانسته و مختص زنان خوب و بد نمی داند که در قرآن کریم در مورد زن نوح و زن لوط آورده شده که این دو زن را با دوزخیان در آتش افکنید و بعد می فرماید: «ضرب الـ... مثلآ للذین کفروا»‌و ایشان را نمونه و درس عبرت تمام کافران اعم از زن و مرد قرار می دهد و بالعکس.

اما در کنار این مسائل، اسلام به اختلافات طبیعی زن و مرد اذعان و اشاره می کند و آنها را مایه کمال، عدم نقص زن و بلندی مرد می داند.

  نقش زن در تاریخ اسلام

تاریخ اسلام تاریخی مذکر – مونث است

به عنوان نمونه زنان در صدر اسلام در بیعت با رسول خدا (ص) حاضر شدند و همچنین در هجرت از مکه به مدینه نیز حضور داشتند اما اثر جاوید حماسه عاشورا نقش پررنگ زنان در تاریخ اسلام را کاملا نمایان کرد.

حتی سیر و سلوک و مقامات معنوی که عمل در آن بندگی، احساس آن شرمندگی و نتیجه اش سازندگی است خاص گروه ویژه ای نمی باشد تا حدی که می توان گفت: زنان در بسیاری از موارد جلوتر هستند. از آن رو امام خمینی (ره) در آغاز وصیت نامه سیاسی الهی خویش می فرماید: ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلامی و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند و حتی در زمان هجوم دشمنان دفاع را جزء تکالیف زن و مرد در کنار یکدیگر می دانند.

 

ضرورت حجاب زنان د ر اسلام:

حجاب نماز، روزه و خمس نیست که در زمانی موسوم باشد و بعد از انجام آن تکلیفی نباشد بلکه حجاب فرضیه ای «عبادی – عرفانی – حماسی» است که زن را در حال عبادت و فرمانبرداری از خداوند، از عشق لبریز و آثار آن را جاودانی می کند و در عین حال پرچم حق سالاری است که زنان با سادگی و پنهان داشتن جاذبه های جنسی خود و بالواقع با عفاف و پاکدامنی خود به مردان فرصت مردسالاری و بهره وری از زن را نمی دهند و زن را در نظر مرد قابل احترام می کنند و از او سلب آزادی نمی کند در واقع حجاب «حق زنان» و «حد مردان» است.

 

حقوق زن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (حقوق زن در اسلام)

اصل بیستم و بیست و یکم از حقوق زنان به ترتیب چنین یاد شده است که: همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند و همچنین در اصل بعدی آمده: دولت موظف به تضمین تمام حقوق زنان در امور زیر بدین ترتیب می باشد:

1-ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت مادی و معنوی زن.

2-حمایت مادران، بالاخص در دوران بارداری و حضانت فرزند.

3-ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده.

4-ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست.

5-اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.

 

دیدگاه اسلام در مورد طلاق زن:

اسلام با طلاق و انحلال کانون خانوادگی نظر مخالف دارد و تمام تلاش خود را برای برقراری این رابطه داشته است به طوری که پیامبر اکرم (ص) «طلاق را از بدترین حلالهای خداوند می داند» اما اسلام در مقابل زندگی هایی که امکان بازگشت آرامش یا روح زندگی و احساس محبت بر قلب زن و مرد ندارد و یا زندگی که در آن زن به زور قانون در خانه مرد بماند و یا زن دچار بوالهوسی مرد شده باشد، طلاق را پیشنهاد می کند تا از زن سوء استفاده نشود و زندگی بر دو طرف تلخ و غیرقابل تحمل نگردد و هرچه افراد به زندگی غرب و جامعه به سوی جامعه غربی پیش می رود آمار طلاق نیز افزایش می یابد و از آن رو 27 درصد طلاق های ثبت شده کشور مربوط به شهر تهران است با این که نسبت جمعیت آن به جمعیت کشور تنها ده درصد می باشد و در کل تهران درصد طلاق بیش از ازدواج است.

به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که: غرب با نامهای «آزادی» و «تساوی» و غیره زن را در خدمت مقاصد خویش گرفته است. اما در اسلام آزادی زن در حفظ حقوق انسانی و شخصیتی او، با حفظ شئونات اسلامی و دینی و انسانی خلاصه می شود و اجازه هر نوع بهره کشی از زن را نمی دهد اما با حفظ مقام انسانیت خود دوشادوش مردان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی فعالیت کرده و به هدف والای خود که استقلال و آزادی و رعایت تناسب حقوق زن و مرد در عین عدالت می باشند، برسند.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان در خانواده

پدیده جهانشمول خشونت خانوادگی

اختصاصی از فی بوو پدیده جهانشمول خشونت خانوادگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پدیده جهانشمول خشونت خانوادگی


پدیده جهانشمول خشونت خانوادگی

امروز، خشونت خانواده گی، به یک پدیدة جهانشمول مبدل گردیده است. خشونت خانواده گی،
تأثیرات زیادی را بر شکلگیری نابسامانیهای اجتماعی در نقاط مختلف جهان گذاشته است. در کشور ما،
خشونتهای خانواده گی، راه را برای خشونت در سایر ساختارهای اجتماعی باز کرده و موجب خشونتهای
سیاسی نیز گردیده است.


دانلود با لینک مستقیم


پدیده جهانشمول خشونت خانوادگی

دانلود نمونه آماده پایان نامه/مقاله درباره خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی با فرمت word-ورد 210 صفحه

اختصاصی از فی بوو دانلود نمونه آماده پایان نامه/مقاله درباره خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی با فرمت word-ورد 210 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود نمونه آماده پایان نامه/مقاله درباره خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی با فرمت word-ورد 210 صفحه


دانلود نمونه آماده پایان نامه/مقاله درباره خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی با فرمت word-ورد 210 صفحه

چکیده:

پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد. مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد. در جایگاه نظری عده‌ای مبادرت به خشونت را امری ذاتی می‌پندارند و عده‌ای نیز، به غیر ذاتی بودن آن اعتقاد دارند. بدلیل نسبی بودن خشونت، تغییر ماهیت و معنی آن متناسب با زمان و مکان اقسام گوناگونی دارد. خشونت علیه زنان پدیده ایست که در آن زن به خاطر جنسیت خود مورد اعمال زور و تضییع حق قرار می‌گیرد. این خشونت به اشکال مختلف بروز کرده و میزان آن به طرز نگران کننده‌ای رو به افزایش است. علل بروز خشونت می‌تواند فردی، خانوادگی و یا اجتماعی باشد. خشونت ذاتا نا ارزشی است و نه ضد ارزش، بلکه دارای ارزش نسبی بوده و تابع شرایط است. این رویکرد، کاملا واقع بینانه و خرد پذیر بوده و اسلام و بسیاری از دیگر مکاتب الهی بر آن صحه می‌گذارند. بدون شک، اسلام آیین رحمت و طلایه دار سعادت و نیک بختی انسانها است، و خشونت مجاز در اسلام، در واقع، تجلی قهرنمای رحمت عام الهی است. غیر مسلمانان، مستشرقین و مسلمانان دیدگاه‌های متفاوت و بعا متناقض در بارة زنان و جایگاه آنها دارند. حضرت محمد 0ص) بنیان گذار نوعی مکتب اعتدال گرایی پویا در عرصة حقوق بشر و از جمله حقوق زن و مرد است.

مواردی وجود دارد که موجب تشخیص فقه شیعه از فقه سنی می‌شود. اختلافات فقهی اهل سنت و شیعیان خبر از اختلاف نظر در نحوة نگرشی شیعه و اهل سنت نسبت به زن دارد. فقها نیز در مورد نظام و حقوق خانواده و نقش زن در آن فتاوای مختلفی دارند. در قرآن کریم الگوهایی ارائه می‌شوند که بعضی در کسوت مردان تبیین رسالت ارزشمداری می‌نمایند و بعضی در کسوت زنان. تأویلات مختلفی در مورد نقصان عقل زن وجود دارد، اما از دیدگاه اسلام و مجموعة آیات و روایات و فهم بزرگان دین، هر کس با تقوی‌تر باشد در درگاه خداوند مقرب‌تر است. زنان نسبت به مردان آسیب‌پذیرترند و در این میان ازدواج زود هنگام، سیاست ورزی جنسی، هتک حرمت، آزار جنسی، ختنه دختران و... سبب بروز خشونت علیه آنها می‌شود. تعالیم اسلامی همة اشکال خشونت نسبت به همة انسان‌ها را ممنوع دانسته و رعایت حال افراد و رفق و نرمش در روابط اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است و لیکن با بررسی آیات قرآن و احادیث معصومین (ع) دربارة زن به تأکیدهای فراوان‌تری در دوری از خشونت بر می‌خوریم. حتی در مواردی که سخن از طلاق و جدایی از زن پیش می‌آید قرآن بر اصل زیر بنایی «معروف» تأکید کرده و حدود «معروف» را ژرف تر و گسترده‌تر از قانون مندی و عدل گرایی دانسته و آن را بعنوان یک اصل کلی و عام که با هیچ تخصیص و تقییدی سازگاری ندارد معرفی می‌کند. خداوند صراحتا فاحشگی و خشونت علیه زنان را محکوم کرده و توسل به حجاب، به عنوان شیوة کنترل شهوات جنسی و محافظت زنان مطرح می‌گردد. چرا که اسلام به عنوان یک نظام منسجم ارزشی، بر همة رفتار و کردار انسان و جامعه نظارت دارد. مقولة شهادت زنان، ممنوعیت قضاوت زنان،‌سرپرستی مرد، حق حضانت و نگهداری کودک، تعدد زوجات، تنبیه بدنی و... معرکة قضاوت‌ها و آرای ضد و نقیض متفقهین و متفکرین اسلامی و غیر اسلامی است و از مستمسک‌ها در ارزیابی منفی در باب شخصیت انسانی زن از دیدگاه اسلام به شمار می‌آید. در این مجال وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان می‌بایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آمزوه‌های دینی و تبیین و به روز در آوردن معارف دینی و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه به ویژه قشر جوان را برطرف کردهو ضمن کنترل، بررسی و نقد ایده‌ها، تفکرات و فرهنگ‌های صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را برملا سازند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نمونه آماده پایان نامه/مقاله درباره خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی با فرمت word-ورد 210 صفحه