فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی بوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام

اختصاصی از فی بوو دانلود مقاله بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام


دانلود مقاله بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام

چکیده:

مسأله بروز خسارات و نحوه جبران آن از دیرباز بشریت را به فکر این انداخت تا نسبت به ایجاد منبع تامین کننده خسارات به خصوص در مواردیکه با تنگدستی و ناتوانی یا مجهول بودن و عدم دسترسی به عامل ورود زیان اقدام نمایند و از طریق گسترش فکر تعاون و همیاری بین مردم و دخالت دولت ها در پرداخت و جبران ضرر و زیان از طریق تاسیس نهاد بیمه و گسترش صندوق های تعاون اجتماعی و با توسعه مسئولیت های جمعی به جای مسئولیت فردی کوشید تا حتی الامکان خسارات ناشی از مسئولیت مدنی اشخاص در مواردیکه خطا و تقصیر عامل ورود زیان چه به عنوان یک فرد و شخص حقیقی اجتماع و چه از طریق یک شخص حقیقی یا حقوقی زیر مجموعه حاکمیت دولت ها را بلا جبران نگذارد اهمیت این موضوع به خصوص در حقوق اسلام از طریق ایجاد قواعد فقهی و مبانی جدید جبران خسارات منجر به  ایجاد نهادهای جایگزین جهت پرداخت ضرر و زیان اشخاص گردید.


مقدمه:

گسترش صنعت وتجارت درقرن بیستم وبه دنبال آن بروز حوادث ورویدادهای مختلف درزمینه صنعت. حمل ونقل مسافروکالاو بروز اختلافات کارگر و کار فرما ناشی از روابط کارگری درکشورهای مختلف و پیدایش نظرات گوناگون و دکترین حقوقی درزمینه چگونه جبران خسارت وارد به شخص زیان دیده ودخالت دولتها ازطریق ایجاد صنعت بیمه چه درعرصه داخلی وچه در عرصه بین المللی دولت را در صدد حمایت از شخص زیان  دیده برآورد.

لذا قانونگذاران با ایجاد قواعد ومقررات مدون درزمینه بیمه علاوه بر ترغیب وتشویق اشخاص حقیقی یا حقوقی که به هردلیل مسبب ورود خسارت وضرر بدنی ومالی به سایر اشخاص بودند دربرخی موارد اشخاص را مجبور به انعقاد قرارداد بیمه با شرکتهای بیمه گر می نمود وجهت جلوگیری از بروز مشکلات متعدد جهت چگونگی ونحوه جبران خسارت به خصوص جایی که میزان آن هنگفت بود ضمانت اجرای حقوقی وکیفری تعیین نمود درحقوق ایران نیز به دلیل اینکه بسیاری از قوا عد حقوقی ازفقه شیعه تبعیت می کند لذا جبران خسارت طبق قاعده «لاضرر ولاضرار فی الاسلام» چه ازطریق شخص واردکننده زیان یا سایراشخاص چه حقیقی یاحقوقی توجیه می کند.

بیمه از جمله موضوعات نسبتاً نوینی است که به لحاظ موضوع و اقسام، دارای طیف وسیع و پوشش گسترده ای است. بیمه در جهان امروز، یک ضرورت جدی در زندگی انسان ها شمرده می شود که اهمیت آن پس از پیشرفت علمی و فکری و صنعتی و تجاری، خصوصاً بعد از گسترش قلمرو تجارت جهانی، پیش تر شناخته شده است. پیدایش بیمه بدان دلیل بود که انسان بتواند راهی عملی برای حمایت از خویشتن در برابر از خطرها، حادثه ها و مصیبت ها بیابد. حوادثی که ممکن است از نظر علمی یا روحی، نظام مالی و اقتصادی و معیشت خانوادگی او را در هم فرو ریزد. بیمه در زمینه‌های اقتصادی و مالی، دگرگونی بزرگی ایجاد کرده است. بیمه امروز یک امر ارزشمند و عقلانی شناخته می شود و اهمیت آن، هنگامی آشکار می شود که تحولات جهانی امروز، با جهانی مقایسه شود که در آن بیمه نباشد بیمه در مسائل اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی، در برابر خطرات، احساس امنیت و اطمینان ایجاد کرده است. بیمه در امور بازرگانی، تولیدی و. صادراتی، نقش مهمی ایفا می کند. تولید کنندگان با اعتباراتی که از نظام بیمه ای کسب می کنند، کالای تولیدی خود را آماده صادرات می سازند. اگر بیمه نبوده تولید کننده هم در مراحل تولید و هم در جریان صادرات باید همه خطرها را در جریان تولید، حمل و نقل، صادرات و احتمال ورشکستگی خریدار خود متحمل شود. اگر بیمه نبود برای کارهای بزرگ اقتصادی که سرمایه بسیاری را می‌طلبد، اقدام نمی شد. چون تأسیسات بزرگ اقتصادی به میزان گسترش آنها، با خطرات بزرگ و خسارت زا، مواجه است و تلاش و توان فرد یا افراد معدود، کمتر از آن است که خود بتوانند خسارتهای بزرگ را تحمل کنند. با توجه به واقعیت های امر بیمه و نقش آن در زندگی انسان، معامله بیمه، بعنوان یک موضوع مستحدث، مورد بررسی فقهی قرار گرفته است.

موضوع بیمه مسئولیت مدنی تامین و جبران خسارتهایی است که بر اثر تقصیر و خطا و یا فعالیت مخاطره‌آمیز شخص متوجه دیگران می‌شود و مقصر حادثه به موجب قانون، نظم عمومی و مسئولیت مدنی تامین لازم را در اختیار کسانی قرار میدهد که ضمن کار و فعالیت و زندگی روزمره ممکن است وارده آمدن خسارت به دیگران شده و در معرض ادعای خسارت از طرف اشخاص زیان دیده واقع شوند. در بیمه‌های مسئولیت مدنی خسارات بدنی تامین و جبران هزینه معالجه صدمات بدنی و یا جرح حاصل از حوادث مشمول بیمه برای اشخاص ثالث موضوع قرارداد است .

خسارات مالی منظور از خسارات مالی تامین و جبران زیانهای مستقیمی است که در اثر حوادث مشمول قرارداد به اموال و اشیاء تحت تصرف قانونی اشخاص ثالث موضوع قرارداد وارد می‌شود. در این حالات تعهد بیمه‌گر عبارتست از پرداخت خسارات وارد به شخص ثالث و در صورت رجوع به مراجع قضائی بر اساس آراء صادره از محاکم حقوقی و هزینه دادرسی و هزینه حق‌الوکاله و خق‌الزحمه کارشناس . خسارات با اطلاع بیمه‌گزار مستقیما از طرف بیمه‌گر به شخص ثالث زیان دیده پرداخت خواهد شد. بیمه‌های مسئولیت بسیار متنوع بوده و برای هر یک از فعالیتها و خطرهای حرفه‌ای و شغلی تامین مناسب وجود دارد. بعضی از انواع بیمه‌های مسئولیت مدنی به علت ضرورت اجتماعی و اقتصادی جنبه الزامی و همگانی به خود گرفته  (مانند بیمه مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل اشخاص ثالث) و برخی از انواع آن حالت اختیاری دارد. پاره‌ای از انواع بیمه‌های مسئولیت عبارتند از: بیمه مسئولیت حرفه‌ای:

- از قبیل مسئولیت پزشکان، مهندسان، معماران و ...

- بیمه مسئولیت صاحبان حیوانات و دامداران و ...

- بیمه مسئولیت قراردادی: مانند مسئولیت متصدیان حمل و نقل و ...

- بیمه مسئولیت اجباری: مانند مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل اشخاص ثالث. [1]

بیمه مسئولیت یک تاسیس بسیار مفید است و بویژه در احقاق حقوق اشخاص ثالث زیان دیده خیلی مؤثر واقع می‌شود چرا که از سرگردانی آنان در محاکم قضایی و گرفتار شدن در برابر تشریفات پیچیده دادرسی و صرف وقت و هزینه و همین طور مواجه شدن آنان با عدم استطاعت مالی عامل زیان، بیمه‌گر خسارت وارده به زیان دیده را مطابق شرایط بیمه‌نامه پرداخت می‌نماید اما علیرغم همه این مزایا بیمه مسئولیت مدنی تا کنون جایگاه اصلی خود را در صنعت بیمه کشور پیدا کرده است و در میان اهل فن کمتر به این رشته از بیمه توجه شده است.  

بیمه مسئولیت مدنی در دو قرن اخیر بصورت چشمگیری در تحول قواعد مسئولیت مدنی دخالت و اثر داشته و اجرای عدالت اجتماعی را که هدف این حقوق است به بهترین شیوه عملی نموده است. ارکان مسئولیت مدنی (فعل زیانبار، ضرر و رابطه سببیت) دچار تغییرات ماهوی شده و اثبات آن از سوی زیان دیده، بسا آسان گردیده است، این امر سبب کمک بیشتر به این شخص می شود زیرا حقوق خود را در لابه‌لای روابط پیچیده اجتماعی و اقتصادی قرون حاضر به خوبی بدست می آورد نه تنها در مرحله اعمال قواعد اصول حقوق مسئولیت مدنی، بیمه به خوبی اثر دارد و مثلاً احکام دادگاه ها از حیث مبلغ زیان، رابطه سببیت و ... به طرف حمایت از زیان دیده است. بلکه تغییرات جوهری در خود قواعد و اصول مذکور نیز به عمل آمده است، نظریه تقصیر که روزگاری در اوج شهرت به سر می برد، خوار و ذلیل گشته و نظریه خطر و مسئولیت مطلق فزونی یافته است اینک بیمه مسئولیت مدنی به همراه طرح‌های تکمیلی خود و تامین اجتماعی، مدعی جایگزینی مطلق حقوقی مسئولیت مدنی می‌باشد سیستم های غیر تقصیر NO Fault نیز بسیاری نظام های حقوقی را متوجه خود نموده اند[2]، چهره دعاوی مسئولیت مدنی نیز با ظهور بیمه دچار تغییرات فاحش گردیده و قواعد سابق نسبت به دعاوی اخیر اعمال نمی شوند. دعوی مستقیم زیان دیده علیه بیمه گر، از دعاوی بسیار مهم در این زمینه است که در حقوق بسیاری کشورها به رسمیت شناخته شده و در حقوق ایران نیز دارای و جاهت قانونی است رویه قضایی دکترین حقوقی با این دعوا و آثار آن بیگانه است. حقوق مسئولیت مدنی بدون وجود بیمه امکان حیات حقوقی به صورتی که عدالت اجتماعی را بهترین شیوه اعمال کند، نخواهد داشت. و ضرورت آن، امری است که مورد تردید هیچ نظام حقوقی نیست. هر چند وجود بیمه مسئولیت امری ضروری و لازم است اما شیوع آن. آثار نا مطلوبی را نیز به دنبال داشته است و افزایش بی احتیاطی و نتیجتاً دعاوی مسئولیت مدنی، از این قبیل موارد محسوب می گردد و قانونگذار عامل باید در کنار توسعه بیمه مسئولیت مدنی، با این آثار نیز مبارزه نماید.

بررسی های تاریخی در حقوق اسلام نشان می دهد که سابقه پیمانها و قراردادهایی که شباهتی به بیمه امروزی داشته‌اند به سالهای قبل از بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بر می گردد. در دوران مذکور پیمانی به نام «حلف الفضول» در میان جوانان و جوانمردان قریش در شهر مکه بسته شد که پیمانی اخلاقی بوده و به بیمه های اجتماعی و تعاونی شباهت دارد و در آن تعهد شده بود که اگر حقوق افراد فقیر مکه تضییع شود،آن را از زائد اموال اغنیا بستانند و آنها را در حمایت اقتصادی و نظامی خود قرار دهند و پیامبر اسلام نیز که در این پیمان حضور داشت بعد ها از آن به عنوان سند افتخار نام بردند و فرمودند[3]:

«لقد شهدت فی دار عبداله بن جدعان حلفا ما احب ان لی حمر النعم و لو دعی به فی الاسلام لا حببت » در سرای عبداله فرزند جدعان شاهد پیمانی بودم که از گرانبهاترین اموال و شتر سرخ مو برای من محبوب تر بود و دوست دارم که در اسلام نیز به چنان پیمانی دعوت شوم.

اخبار و احادیثی که از دوره خلفای راشدین بدست آمده است، حکایت از وظیفه دولت در تامین بیمه اجتماعی مسلمانان و حتی در مورد افراد «ذمی» دارد که در قلمرو حکومت اسلامی زندگی می کردند بطوری که اگر شخصی به علت پیری قادر به کار کردن نبود هزینه زندگی وی از بیت المال پرداخت گردد و این نوعی بیمه بازنشستگی یا از کار افتادگی بود.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در اولین سال هجری به منظور تشکیل و تامین یک واحد سیاسی مسلمان و مرکب از مهاجرین و انصار، با قبایل مدینه قراردادی منعقد کرد. این قرارداد که اولین قانون اساسی مکتوب تاریخ بشریت است شامل 47 بند بود و در قرارداد مذکور آمده است که مهاجرین و انصار و سایر قبایل طرف قرارداد و ساکن مدینه باید بر مبنای گروهی و طایفه ای در پرداخت خون بها و فدیه (هزینه آزادی) اسیران و بدهی بدهکاران شرکت کنند و بدین ترتیب سیستم قدیم بیمه های اجتماعی که در آن نوعی تعاون هم وجود داشت مورد تائید اسلام قرار گرفت و توسعه یافت .قبل از این قرارداد و در دوران قبل از بعثت نیز تاسیس و قراردادهایی نظیر « ضمان جریره» یا « ولاء موالات» در بین اعراب مرسوم بوده که شباهتی به بیمه شخص ثالث امروزی داشته است و همچنین نظام عاقله و ضمان جریره که از قراردادهای مرسوم در آن دوران بود و قراردادهای مذکور با تغییراتی در دین اسلام پذیرفته شد. در نظام عاقله و ضمان جریره مسئولین پرداخت دیه و خون بها ( که منحصر در جرایم غیر عمدی است) عبارتند از :

عاقله شامل بستگان پدری و مادری با رعایت الاقرب فالاقرب ( بیمه خانوادگی ) ضامن جریره یا ضامن ولی که متعهد بر پرداخت خسارت ناشی از جرایم غیر عمدی طرف دیگر (مضمون) بود (بیمه انفرادی و حوادث) و امام (بیمه های اجتماعی)، یعنی در صورت نبودن عاقله و ضمان جریره، پیشوای مذهبی پرداخت دیه و خسارت را بعهده می گرفت، با این توضیح که خسارت پرداختی به وسیله عاقله که از طرف شارع هم مقرر گردیده بود الزامی بوده و خسارت پرداختی شبیه بیمه مسئولیت اجتماعی بوده و حق بیمه ای هم که ورثه پرداخت کننده خسارت (دیه) می گیرد، همان ارث است[4].

با توجه به بررسی های انجام شده، ملاحظه می شود، که تا قرن 13 هجری در کتابهای فقهی اثری از عنوان بیمه دیده نمی شود. ولی باتوسعه روابط بازرگانی کشورهای اسلامی در اواخر جنگهای صلیبی با سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی،مسئله بیمه، به عنوان یک مبحث فقهی جدید مطرح گردید و اولین مشکلی که فقهای اسلامی با آن مواجه گردیدند پاسخ به این سوال بود که آیا بیمه جزء یکی از عقود مطرح شده در فقه است یا خیر؟ و در هر صورت اولین نوع بیمه که استفاده شد بیمه دریایی بود که محمد بن عبدالعزیز ابن عابدین فقیه معروف حنفی درباره آن به اظهار نظر پرداخت.این فتوی مربوط به نیمه اول قرن 13 هجری است. در خاورمیانه، مسلمانان نخستین بار در امپراطور عثمانی با بیمه آشنا شدند و امپراطور مذکور که حکومتی بر مبنای فقه حنفی بود به منظور گشایش کارهای بازرگانی و برقراری روابط تجاری با اروپا و تغییر روشهای تجاری و به وجود آمدن تاسیسات حقوقی جدید، نیاز شدید به انواع قراردادهای بیمه و مخصوصا در بازرگانی دریایی که به نام «سوکره» یا «سیکورتا» معروف بود، پیدا کرد و مجبور گردید که در سال 1280 هجری قمری ، راجع به بیمه دریایی که به تجارت بین المللی مربوط می شد، قانونی وضع کند، ولی چون فقهای آن زمان عقد بیمه را خلاف شرع تلقی می کردند و آن را نوعی قمار و شرط بندی
می دانستند و به بطلان آن فتوی دادند، علیهذا کار مخالفت با عقد بیمه آنچنان بالا گرفت که سلطان عثمانی به خاطر مماشات با علما «بیمه عمر» را که منحصرا به اتباع عثمانی و مسائل داخلی مربوط می شد، مسکوت گذاشت و در نتیجه در این مورد قاعده و قانونی به تصویب نرسید.مقررات مربوط به بیمه دریایی ،جزئی از مواد قانون تجارت دریایی عثمانی و موسوم به «قانون التجاره البحریه» بود که فصل یازدهم آن (مواد 175 تا 240 ) به بیمه دریایی اختصاص یافت. در این قانون، بیمه دریایی با عقد ضمان که یکی از عقود معین فقهی بود مقایسه شده بود و در ماده 175 قانون مذکور از قرارداد بیمه دریایی با عنوان « عقد الضمان» یاد شده بود[5]
.

با وجود تصویب قوانین جدید، مشکل شرعی بیمه همچنان باقی ماند و علمای اسلامی و مردم کشورهای مسلمان در مقام رفع مشکل فقهی آن به تاسیس شرکتهای بیمه تعاونی اقدام نمودند.در این نوع بیمه که بر اساس آیه شریفه « تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان » تشکیل یافته و ریشه آسمانی و الهی داشت، شبهه ربا و قمار و شرط بندی و « اکل مال به باطل » و تعاون بر « اثم و عدوان » وجود نداشت و شرکتی بود که بر اساس تبرع و تعاون و نه به منظور سود جوئی تشکیل یافته بود و در حقیقت در آن، بیمه گذار و بیمه گر، با هم شریک و تقریبا یکی است و اگر سود مختصری هم عاید شرکت شود صرف هزینه پرسنل و اداره آن می‌گردد[6].

...

 

 

214 ص فایل Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام

دانلود تحقیق خصائل پیامبر اسلام (ص)

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق خصائل پیامبر اسلام (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تحقیق خصائل پیامبر اسلام (ص) در 23 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

 تولد نور

نام‏هاى پیامبر

 عظمت نام محمد(ص)

 سیماى محمد(ص  

اوصاف پیامبر در تورات و انجیل

برترین مخلوق

    سیاستمدارى پیامبر(ص)

    زهد و وارستگى

    خطبه امام صادق(ع) در وصف حضرت محمد(ص)

تلاش برای تحقق انسانیت

بخشایش و گذشت

حریم قانون

احترام به افکار عمومى

پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق است 

حضرت محمد (ص) فضایل اخلاقی را تحقق بخشید

 

 

 

 

مقدمه

رسول خدا بردبارترین ، شجاعترین ، عادلترین ، و پاکدامن ترین مردم بوده است . با هیچ زنى که او را در ملکیت خود نداشت و یا به همسرى خود درنیاورده بود و یا از خویشاوندان محرم او نبود، تماس نداشت . از همه مردم بخشنده تر بود، هیچ دینار و درهمى شب در نزد او نمى ماند و اگر وجهى زیاد مى آمد و کسى را پیدا نمى کرد که به او بدهد و شب ناگهان مى رسید به خانه نمى رفت تا آن را به نیازمندش مى رساند  و از آنچه خدا به او داده بود تنها به مقدار قوت سالانه خود از ساده ترین چیزى که در دسترس بود از خرما و جو برداشت مى کرد و بقیه آن را در راه خدا مى داد.  کسى از او چیزى نمى خواست مگر این که به او مى داد.  آنگاه به قوت سالانه خود مى پرداخت و از آن هم ایثار مى کرد، و چه بسا که خود پیش از پایان سال ، اگر چیزى به او نمى رسید محتاج مى شد.  به دست خویش کفشش را وصله مى زد و جامه اش را مى دوخت و در امور خانه به خانواده خود خدمت مى کرد   و با همسران گوشت خرد مى کرد.    از همه کس با حیاتر بود، به چهره کسى خیره نمى شد    و دعوت آزاده و برده را مى پذیرفت .   و هدیه را قبول مى کرد اگر چه یک جرعه شیر بود و در برابر آن هدیه مى داد.

مال صدقه را نمى خورد.   و در پاسخ دادن به سخن کنیز و فرد تهى دست تکبر نمى ورزید.    براى پروردگار خشمگین مى شد، نه براى خود.   حق را اجرا مى کرد اگر چه به زیان خود یا اصحابش تمام مى شد.   از طرف گروهى از مشرکین پیشنهاد کمک در مقابل گروه دیگرى از مشرکین به آن حضرت شد در حالى که او کم باور بود و حتى به یک فرد نیازمند بود تا بر یارانش بیفزاید اما نپذیرفت و فرمود: ((من از مشرک کمک نمى طلبم .)) (۳۸۲) جنازه یکى از فضلاى اصحاب و نیکانشان که در بین یهودیان کشته شده بود پیدا شد، بر ایشان از راه ظلم وارد نشد و علاوه بر حق از آنها نخواست و صد شتر دیه پرداخت کرد در حالى که اصحاب آن حضرت به یک شتر نیازمند بودند تا باعث تقویت آنها شود، (۳۸۳) و از گرسنگى سنگ به شکم مبارکش مى بست ،(۳۸۴) هر خوراکى را که حاضر بود میل مى کرد، درباره آنچه موجود بود نمى پرسید و آن را رد نمى کرد و از خوردن غذاى حلال خوددارى نمى فرمود. اگر خرمایى بدون نان به دستش ‍ مى رسید میل مى کرد و اگر کبابى پیدا مى کرد مى خورد و اگر نان گندم یا جو موجود بود مى خورد و اگر حلوا و یا عسلى بود مى خورد و اگر شیر بدون نانى مى یافت به آن اکتفا مى کرد و اگر خربزه تازه اى بود، مى خورد.(۳۸۵) در وقت غذا خوردن تکیه نمى داد و روى سفره نمى نشست بلکه حوله اى زیر پاهایش مى انداخت .(۳۸۶)...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق خصائل پیامبر اسلام (ص)

دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیر اسلام بر ایران

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیر اسلام بر ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیر اسلام بر ایران


دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیر اسلام بر ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 50
فهرست و توضیحات:

مقدمه

ورود اسلام و پایان امپراتوری بزرگ ایران

دلایل فروپاشی ساسانیان - چگونگی مسلمان شدن ایرانیان

فتح حیره و قتل عام آرامی نشین های عراق 

فتح بحرین و وادار کردن آنان به دادن خراج

نبرد خونین ایرانیان در قادسیه

نبرد خونین جلولا - تکریت و خانقین

تاراج خوزستان توسط سپاه اسلام 

نبرد خونین نهاوند - ری - دماوند - اهواز با لشگر اسلام فتح گناوه

اسلام در ایران فرهنگ ایرانی- اسلامی ایرانیان(شیعه، مکتبی انقلابی)

الف: روان فلسفی- عرفانی انسان آریایی

ب: وجود روح تاریخی

مکتب انقلابی شیعه

منابع و مآخذ

 

مقدمه

دین اسلام زمانی دین اصلی و مهم و حداقل دین اکثریت مردم قسمتی از جهان بود که بیش از نصف جهان متمدن در سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را تشکیل می‌داد و از جبال پیرنه (pyrenee) و اسپانیا در اروپا تا منتهی‌الیه آسیا در خاور دور(تا چین و گینه‌نو) و از مراکش در شمال آفریقا تا دورترین نقطه جنوب آفریقا و مستعمره کاپ (cape colony) شامل دو سوم قاره آفریقا را در بر می‌گرفت. محتملاً اگر مقاومت و لجاجت شدید فرانک‌ها (francs) در قرن دوم هجری مانع نشده بود، دین اسلام سرتاسر اروپا را فراگرفته بود. اسلام در زمان حاضر دین رسمی 39 کشور و دین اکثریت در 42 کشور و دین اقلیت‌های وسیع و بزرگ (ده درصد بیش‌تر) در کشورهای متعدد است. پیروان اسلام در زمان حاضر در سرتاسر جهان پراکنده می‌باشند و جمعیت بیش از یک میلیاردی مسلمانان جهان در حدود بیش از بیست‌ و پنج درصد جمعیت کل جهان را تشکیل می‌دهد.انتشار اسلام در بین ملل گوناگون و در سرزمین‌های مختلف، که در مواردی ابتدا حتی با مقاومت و مخالفت شدید سایر ادیان موجود قبل از اسلام مانند مسیحیت، یهودیت، دین زرتشتی، هندو، بودایی و دیگر ادیان روبرو شد، مرهون عوامل و معلول علل و شرایط و خصوصیات مختلف و شاید به طور اصلی و اساسی عوامل و علل معنوی، روانی و دینی بوده است.مردم را می‌توان به اکراه و به زور وادار کرد تا عملاً و حتماً کاری را انجام دهند، ولی نمی‌توان آنان را مجبور نمود تا اصل، نظریه، فلسفه،‌ عقیده، مکتب و دین و مذهبی را باور کنند و آن را با دل و جان بپذیرند؛ انتشار اسلام به صورت پذیرش آن به عنوان دین به وسیله مردم، همواره معلول علل و عواملی معنوی، روانی و دینی بوده است نه معلول زور و فشار؛ هر چند در مواردی عوامل غیرمعنوی و روانی و دینی نیز به انتشار آن کمک کرده و در نشر آن موثر بوده است. این در حالی است که بعضی از افراد و حتی گروه‌هایی که اسلام را پذیرفتند جواب قاطعی برای سؤال از علت و علاقه و توجه خود به آن در ابتدا ندارند و نمی‌توانند جزئیات و خصوصیات عوامل پذیرش اسلام را به عنوان دین خود تجزیه نمایند زیرا اسلام به عنوان یک دین و یک سیستم فکری و زندگی و به عنوان یک نظام هماهنگ اخلاقی و راه و رسم زندگی جامع به طور کلی نظر آنان را به خود جلب نموده است و آنان شیفته ترکیب اسلام و مجموع آن شده‌اند بدون آنکه جزئیات آن را تجزیه کرده باشند. به هر صورت شیفته شدن به مجموع ترکیبی اسلام در مورد افراد بیش‌تر صادق است و معمولاً پذیرش اسلام به وسیله افراد به صورت انفرادی به این گونه صورت گرفته است. گسترش اسلام در بین جوامع و پذیرش اسلام به‌طور دسته‌جمعی معمولاً و قاعدتاً معلول یک عامل اصلی و یا عوامل مهم می‌باشد.البته اسلام بر خلاف ادیان دیگر تنها یک نظام روحانی و روانی نیست بلکه یک نظام کامل فرهنگی و اجتماعی و فکری و زندگی و دارای خصوصیات و مشخصات می‌باشد. ولی بایستی توجه شود که این مطلب مستلزم آن نیست که تمام گروه‌هایی که اسلام را به عنوان دین خود پذیرفته‌اند آن را به تفصیل و به دقت مطالعه و بررسی کرده‌ و سپس آن را به صورت یک کل پذیرفته‌اند. مردم معمولاً‌ تحت تاثیر یک یا چند عامل معین شیفته و عاشق آن شده‌اند و آن را بر دین سنتی و آبا و اجدادی خود ترجیح داده‌اند و بعید به نظر می‌رسد که انتشار اسلام به وسیله گروه‌ها و ملل مختلف با استفاده آنان از روش تحقیق علمی انجام گرفته باشد. در حقیقت نشر وسیع اسلام نیز از راه پذیرش دسته‌جمعی اسلام صورت گرفته است. هرچند ممکن است این پذیرش‌های دسته‌جمعی معلول استفاده از روش علمی یک رهبر و مرهون رهبری افراد معینی بوده باشد. درست است که فعالیت‌های تبلیغاتی و دینی مسلمانان در راه نشر اسلام همواره یکی از عوامل مهم گسترش اسلام بوده است و نیز این حقیقت را نمی‌توان نادیده گرفت که عشق و علاقه شدید به حق و حقیقت که همواره در دل و جان مسلمانان شعله‌ور بوده است آنان را بر آن می‌داشت که تنها به دانستن حقیقت قناعت ننموده و آن را در انحصار خود قرار ندهند بلکه آن را به دیگران نیز عرضه دارند و بنابراین اسلام و پیام آن را به مردم دیگر در سرزمین‌های دیگری که به آنها راه می‌یافتند معرفی نمایند، ولی بررسی مسأله اسلام به طور کلی و تاریخ انتشار آن طبعاً و خواه ناخواه ما را به این حقیقت راهنمایی می‌کند که عوامل، علل و شرایط گوناگون موجب پذیرش وسیع آن به وسیله مردم مختلف و گسترش سریع آنان در سرزمین‌های گوناگون و در بین پیروان ادیان دیگر مانند ملل مسیحی اروپا،‌ آفریقا و آسیا شده است؛ عوامل اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، معنوی، روانی، سیاسی، تاریخی، جغرافیایی و دیگر عوامل.

بعضی از عوامل اصلی و مهم پذیرش اسلام و گسترش آن در بین جوامع و ملل مختلف بوده‌اند. اصل امر به معروف و نهی از منکر که بر طبق آن نشر حقیقت و اسلام وظیفه دینی هر مسلمانی است، ‌مسلمانان را در راهنمایی به اسلام کمک فراوان نمود. به علت همین اصل امر به معروف و نهی از منکر است که به میزان بسیار فراوانی کتب و ادبیات مناظره‌ای در اسلام به وجود آمده است و حتی تعدادی از این کتب و ادبیات نوشته و تالیف تازه مسلمانان بوده است زیرا پس از تشرف به اسلام راهنمایی دیگر به آن را وظیفه خود می‌دانستند. در مواردی نویسندگان غیرمسلمان با دشواری فراوان کوشیده‌اند تا اسلام را به عنوان دینی که از راه اکراه گسترش یافته معرفی نمایند. بایستی خاطر نشان ساخت که تعصب تا حدی یکی از خصوصیات تمام ادیان و سیستم‌های فکری است و حداقل بعضی از پیروان تمام ادیان دارای تعصب بوده‌اند اما اسلام همواره کوشیده است تا آن را کنترل نموده،‌ با آن مبارزه کند و برای جلوگیری از تحمیل و در راه نابودی آن گام برداشته است. از طرف دیگر، هر چند تعصب ممکن است به عنوان وسیله تحمیل یک سیستم فکری و یا نظریه‌ای بر دیگران مورد استفاده قرار گرفته باشد، اما هرگز نمی‌تواند به وسیله عقلا و دانشمندان به عنوان تنها عامل گسترش و پذیرش عقیده و یا نظریه‌ای مخصوصاً عقاید و نظرات دینی به طور مداوم پذیرفته شود. ما می‌توانیم نمونه تغییر دین به علت تحمیل و اجبار و حتی استفاده از وسایل غیر انسانی را در تاریخ تمام ادیان پیدا کنیم و‌لی این‌گونه تغییر دین موقتی و ظاهری بوده و به هر صورت اسلام هیچ‌گاه آن را تجویز ننموده است و منابع موثق اسلامی مسلماً آن را طرد نموده و قرآن، قاطع‌ترین منبع تعالیم اسلامی، آن را با شدت رد کرده است. به هر حال بهتر است یادآوری شود که روش‌های خشونت‌آمیز بیشتر به وسیله‌ غیر مسلمانان و دشمنان اسلام به منظور جلوگیری از گسترش اسلام مورد استفاده قرار گرفته است نه به وسیله مسلمانان برای انتشار آن. داستان‌های مربوط به شکنجه، قتل، آزار مسلمانان اسپانیا و استفاده از روش‌های غیرانسانی و تفتیش عقاید که به وسیله فردیناند (ferdinand) و ایزابل (isabella) برای جلوگیری از گسترش اسلام و تحمیل مسیحیت مورد استفاده قرار گرفت افشاگر استفاده از غیرانسانی‌ترین روش‌ها و وسایل و شدید‌ترین نوع تعصب در تاریخ ادیان در طول تاریخ بشری است. اگر جنگ‌ و شکنجه علیه مسلمانان در قسطنطنیه در اوایل قرن هشتم میلادی نبود سرتاسر اروپای شرقی از جمله روسیه ممکن بود به اسلام گرویده باشد.

اگر جنگ‌های شدیدی که به سر کردگی چارلز مارتل (charles martel) به منظور متوقف نمودن پیشرفت اسلام در همین سرزمین برپا شد، نبود، سرتاسر اروپای غربی و تمام جهان غرب نیز ممکن بود مسلمان شده باشند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که استفاده از جنگ، فشار و روش‌های غیرانسانی به جای آنکه برای گسترش اسلام مورد استفاده قرار گرفته باشد برای متوقف‌کردن آن علیه مسلمانان مورد استفاده قرار گرفته است. این جریان تاریخی طولانی‌تر از آن است که به تفصیل در این جا بررسی شود. حقیقت این است که زور و فشار معمولاً‌ علیه اسلام، نه به نفع آن به کار رفته است. به هر صورت تعصب شدید غیرمسلمانان بود که موجب پیدایش جنگ‌ها، فشارها و حملات فراوان در طول تاریخ ادیان شده است؛ مانند جنگ‌های صلیبیون علیه مسلمانان که در حدود صد سال به طول انجامید.(1099- 1187م)

به علل مختلف ولی به طور عمده به علت تحریکات و تعصب و جهل میسیونرهای مسیحی در قرون وسطی، مخصوصاً‌ پس از جنگ‌های یک‌صد ساله صلیبی، حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله در نظر اروپای مسیحی با عناوین موهن یاد شد؛ حتی کسی چون دانته نیز از این غرض‌ورزی‌ها داشت. مسلمانان به عنوان کفار و ناباوران شناخته شدند و اسلام به عنوان دین بت‌پرستی معرفی شد. یوحنای دمشقی پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله را به نام mamad نامید و او را [العیاذ بالله] پیامبر کاذب خوانده و بعضی مسیحیان به ایشان اتهامات ناشایسته نسبت دادند و آن حضرت را بیمار و [...] خواندند. مسیحیان به حدی علیه اسلام متعصب و جاهل بودند و دشمنی داشتند که بعضی از آنان حتی نام حضرت «محمد» صلی‌الله علیه و آله را با «الله» اشتباه می‌کردند و فکر می‌کردند که مسلمانان «محمد» را پرستش می‌کنند. به علت تعصب، غرض‌ورزی و دشمنی فراوان نسبت به اسلام و به علت جهل آنان و در دست نداشتن اطلاعات و معلومات دقیق در مورد اسلام، کاملاً‌ عادی بود که مسیحیان موفقیت و گسترش وسیع اسلام را به عوامل نادرست و شرایط نامساعد مانند زور و فشار نسبت دهند؛ در صورتی که اسلام با پیروان سایر ادیان حداکثر احترام را مدعی می‌داشت و قرآن کریم حضرت موسی و عیسی علیهما‌السلام را به عنوان پیامبران بر حق الهی و اولی‌‌العزم تصدیق کرد و آزادی فزاینده‌ای برای پیروان این ادیان، تحت مراقبت و آرامش اسلامی قائل بوده است.

نشر اسلام نه باشمشیر که با پیام جهان‌گستر و سعادت‌بخش آن بوده است که لطافت و پویایی خود را در همه اعصار و امکنه حفظ کرده و خواهد کرد.   ورود اسلام و پایان امپراتوری بزرگ ایران متاسفانه درباره چگونگی مسلمان شدن ایرانیان سخنهای بسیاری گفته شده است که همه با هم متناقض هستند. این تحقیق که به همه ایران دوستان تقدیم می گردد برگرفته از تاریخ نویسان صدر اسلام ( بلاذری - ابن خلدون - ابن حزم - مسعودی - طبری - شویس عدوی - ابن هشام و . . . ) است . با امید بر اینکه چراغی برای نوادگان کورش بزرگ باشد. دلایل فروپاشی ساسانیان - چگونگی مسلمان شدن ایرانیان : در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید. به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دوره ها به نام دوره های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است. ولی بعد از آنها در مدت کمتر از 6 سال در حدود 6 پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج می رفت. در سال 12 هجری یزدگرد سوم در یک کودتای نظامی توسط افسری به نام رستم فرخزاد بر تخت نشست تا شاید ایران به نظم گذشته خود بازگردد. ولی یزدگرد جوانی میهن پرست ولی بی تجربه بود که برای پادشاهی لیاقت کافی نداشت . سلطنت او هیچ تاثیری در مرتب کردن اوضاع اجتماعی آن زمان نداشت و ایران به مرز فروپاشی و یا شاید بتوان گفت دور جدیدی از شاهنشاهی که افسران پارتی برای آن مبارزه می کردند قرار داشت. زیرا افسران پارتی در داخل با ارتش یزدگرد مقابله می کردند تا در یک کودتای نظامی به سلسله ساسانیان خاتمه دهند و سلسله جدیدی از پارتیان را روی کار بیاورند. با تمام این تواصیف در سال 11 هجری ابوبکر در مدینه به جای پیامبر نشست و جنگهای خونین را آغاز کرد که با نام "رده" معروف گردید. او همه قبایل مدینه را متحد کرد و با نام الله همه را در زیر یک پرچم درآورد. خیزشی بزرگی در عربستان آغاز شده بود تا مرزهای عراق و ایران را از آن خود کنند. زیرا عربستان از صحراهای سوزان و گرم و غیر قابل زندگی تشکیل می شد و آنان در آرزوی دست یافتن به مکان هایی سرسبز و آب و علف دار بودند. همانطور که در قرآن بهشت آنان مکانهایی است که آب روان و دشتهای سرسبز و زنان زیبا روی و شهد گوارا نامیده شده و آنان را به این مکان وعده داده است. ولی ایرانیان که در ایران از تمام این موارد برخوردار بودند آنان را تمسخر می کردند و اهمیتی به آنان نمی دادند.به قول فردوسی بزرگ بخت از ساسانیان برگشته بود و کشور در آستانه تحولی نو و شاهنشاهی جدیدی قرار داشت.[1]

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیر اسلام بر ایران

دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی


دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

 

تعداد صفحات : 25 صفحه        -       

قالب بندی :  word               

 

 

 

اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

* فرهنگ سیاسی ایرانیان به لحاظ تاریخی – دینی چه مشخصه ها و مشکلاتی و محدودیت هایی دارد ؟

پیش از دوران جدید تاریخ بشر که تاریخ تمدن و استیلای آن است و یافت مدار ذهن و زندگی مردمان بوده است و در این مورد میان شرق و غرب تفاوتی نیست. در غرب مسیحیت میهمان تمدن شد و از آغاز نیز پذیرفت که کار قیصر را به قیصر واگذارد و خود را به راحتی از سیاست کنار کشید او دین اسلام زمینه ساز بنیان گذاری تمدن شد .سیاست در جهان اسلام در زمان پیامبر و تا حدی دوران راشده چهره ای دلپذیر داشت و از زمان امویان ماهیت سیاست عبارت بود از واقعیت سیاست مسلمانان یا امر سیاسی در جهان اسلام خودکامگی بی مهار بود که این جریان بی مهار همواره می کوشید تا چهرهی زشتش را در پوشش عاطفه انگیز یافت بپوشاند .از این رو فلسفه یعنی خردورزی درباره هستی جهان و انسان در متن تمدن اسلامی دچار کاستی شد .فلسفه مسلمانان در پی وارد شدن آثار فکری و دانش های پیشین به جهان اسلام توسط آموزگار دوم فارابی بنیان نهاده شد که پیش از آن در جریان فکری – ذهنی در جهان اسلام پیدا کرده است .

تصوف و تشرع

تشرع : تدوین و سامان بخشی دانش های بشری

تصوف : زهد گرایی اولیه اسلامی که به مرور زمان بعد از رحلت پیامبر کم رنگ تر شد و فلسفه هنگامی زاده شد که این دو جریان دوران برومندی و نیرومندی را طی می کردند و مسلمانان به شریعت سخت نیاز داشتند زیرا مرجع تشخیص رفتارهای فردی و جمعی و تعیین تکلیف آنان بود بدین ترتیب در فضای عینی و ذهنی زندگی مسلمانان که به طور عمده تحت استیلای تغلب یا خود کامگی بی مهار در واقعیت سیاسی از یک سو و چیرگی تصوف و تشرع در ذهن مسلمانان از سوی دیگر بود که نوزاد فلسفه دچار غفات شد و فارابی که موسس فلسفه اسلامی است با ترکیبی بدیع میان شاخه های مشاء و اشراق کلام و نیز عرفان در واپسین بازدم های تمدن مسلمانان به تعبیری به تمامیت رسید .واقعیت سیاسی یعنی حاکمیت خود کامگی و بیداد تلخ بود و فاجعه بار و تلخ تر از آن ذهنیتی بود که تغلب ( خود کامگی ) تقدیر الهی است و انسان چاره ای جزء پذیرش این وضع را ندارد و حتی در مقام توجیه این عمل سازش با آن را وظیفه شرعی خود می دانستند .شیعیان امامیه نیز گرچه از مخالفان خود کامگان بیدادگر بودند ولی بر خلاف همتایان زیدی و اسملعیلی خود در حوزه ی سیاست بیشتر به بحث کلامی اکتفا کردند و توجه خود را به دو قطب غالب تاریخی یعنی زمان نصب اولیاء معصوم در غدیر و دست بالا به دوران حضور معصوم ( ع) در آغاز تاریخ مسلمانان وسپس استقرای حکومت عدل معصوم و آخر الزمان معطوف کردند و در دوران غیبت با بهره گیری فراوان از موقعیت تاریخی واجتماعی به محکم کردن پایه های شناختی و باوری مذهب و نگاهبانی از اندیشه و پخش آن همت گماشتند از روزگار روی کار آمدن دولت صفویان با واقع بینی توسط عالمان بزرگواری که به این امر دامن زده شد و در زمان قاجار جدی تر شد و در زمان مشروطیت تحت تاثیر نگرانی از نفوذ استیلای غرب و سیاست های استعماری آنان که با اندیشه قدیم سیاسی متفاوت بود وارد مرحله تازه ای شد .انقلاب اسلامی که بر آمده از بینش کلامی وفقهی حضرت امام ( ره) و رهبری ممتاز ایشان است و نظام جمهوری اسلامی که زاده انقلاب است در واواقع پاسخی تاریخی به همین پرسش است و در نهایت سیاست از خردورزی فلسفی بیرون رفت و سرنوشت مسلمانان تا حدودی تحت تاثیر خودکامگی بی مهار قرار گرفت .تاثیر ایران و ایرانیان در آنچه پس از فارابی نام اندیشه سیاسی بر خود گرفت چگونه و تا چه حد بود ؟ بینش و منش ایرانی تاثیر نمایانی در سوق دادن واقعیت سیاسی به سوی سرمشق و نمخونه تجربه شده در ایران پیش از اسلام و تطهیر دینی سامان سیاست ( ایرانشهری ) داشته است و دو اندیشمند ایرانی مسکویه رازی و ابوالحسن عامری نقش بسیار مهمی در در گذر به فلسفه سیاسی تجربه شده ی ایرانشهری و توجیه آن داشتند از دوران امویان تا قبل از دوران اخیر که تلاش های موفق یا ناموفق در سراسر جهان اسلام برای بیرون رفتن از سلطه استبداد دو رسیدن به گونه ای مشروطیت دارد آنچه حاکم بود چیزی جز تغلب نبود . باری همین صورت اندیشه سیاسی با ذوق و هوای سیاستمداران خودکامه سازگار بود و اولین بزرگی که در دفاع از خلافت عباسیان و توجیه قدرت خودکامگان که در دوران انحطاط این خلافت فرمانروایان واقعی نبود و همواره مردم مردم منتظر یک قدرتی توانمند بودند که از آستین زور گوی دیگری بیرون آید و سیاه بختی مسلمانان این چنین در عرصه سیاست ترحم زده شد و فرهنگ بیمار سیاسی جهان و اندیشه آنان را آزرد و هیچ تلاشی و کوششی برای یافتن راهی به سوی آینده بهتر صورت نگرفت پاسخ به این پرسش که چرا از متن تمدن اسلامی بر خلاف سنت و سیره پیامبر در برخی ازنخستین جانشینان او تغلب و خودکامگی سر بر آورد و سرنوشت است اسلامی را تیره و تار کرد جایگاه ویژه ای برای تامل و برسی نمی طلبد اما اسباب و منشاء هر چه باشد در اینکه از صدر دوران معاویه به بعد به صورت منحصر به فرد امرسیاسی خودکامگی بوده است ودربین تمام جهان اسلام ازبویهیان شیعی ،سلجوقیان سنی و مغولان غیر مسلمان و گورکانیان مسلمان شده هیچ تفاوتی وجود ندارد که همه جانشینان سیاست برزور و شمشیر بود و چرخ آن جزء به اراده حاکم زورگو نمی چرخید و پاسخگوی هیچ گونه اعتراضی نبودند .

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام

اختصاصی از فی بوو دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام


دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 55

 

مزایای قانون گذاری اسلام

شریعت اسلام در حد ذات خود پایه گذاری تعدنی مستقل و فرهنگی قائم بزات و واحد امتیازاتی است که نظیر آن را در شرایع و قوانین دیگر نمی توان یافت. زیرا شارع این شریعت همان مهندس سنن و نوافین خلقت و عالم با سوار فطرت و فضایای عوامط و طبایع آدمی است و این شریعت از اختلاط و امتزا ادیان آسمانی و از تلاقی عنهف ابراهیم و اسفار موسی و انجیل عیسی در آیات با هوات قرآن مجید پدید آمده و شعله های فروزان وحی و الهام پیامبران بزرگ بر صفحه آن پرتو افشانده و اطراف و جوانب آنرا روشنی و زیبایی بخشیده است و در نظامات آئین احکام با اخلاق و تشریع با ایمان و قانون با وجدان در آمیخته خشکی و جهور سایر قوانین را از آن زدوده است.

عدالت از نظر اسلام:

چهار اصول حقوقی طبیعی: حقوق طبیعی عبارت از مجموعه ی اصولی طبیعی است که پیش از تسلط و نفوذ هر قانون به حکم فطرت و به مقتضای طبیعت مردم بر زندگی مردم فاخر و مسلط بوده است علیهذا این اصول، مطلوب فطرت و مربوط به گوهر و طبیعت انسان است و هر شریعت و قانون که واجد و شامل آن نباشد یا ناقص است و یا ظالم:

1- اولین حق طبیعی انسان حق آزادی در انتخاب کار و پیشه و استفاده از زمین و موالید است و به اقتضای این حق هر فرد انسان می تواند از زمین و آنچه در آن آفریده شده است بنفع و صلاح خود استفاده کند و هیچ کس و هیچ مقامی حق ندارد او را از فعالیت ها و تصرفاتش باز دارد مگر آنکه فعالیت و تصرف او مستلزم تعدی و تجاوز به حقوق دیگری باشد.

2- دومین حق طبیعی انسان حق تساوی هر فرد با سایر افراد در حقوق است بطوری که امیر و مأمور عالم و جاهل و غنی و فقیر در برابر قانون و در مقام استفاده از حقوق قانونی و مشروع خود مساوی باشند همانطور که همگی در آفرینش برابرند.

دکتر ا.س. ترتون در کتاب خود بنام اهل ذمه در اسلام می نویسد «این کارمندان نصراخی در اجتماعی اسلام با هر گونه مظاهر احترام مواجه می شوند جذا اینکه مسلمین از قبول متحمیل بوسیدن دست ایشان سر باز می زدند.»

همچنین همین نویسنده در همان کتاب می نویسد:

وقتی مردم این الغرات مردم را از جهت گماشتن مردمی سرافی به مقام فرماندهی لشکر است سرزنش کردند در مقام دفاع از خود گفت که او در این انتخاب با آن عده از خلفاء پیشین اقتداء کرده که نصاری را ظائف دولت می گماشته اند.

اوضاع اجتماعی ایران قدیم:

اگرچه کشور کهنسال هند از حیث تقسیمات ظالمانه ی طبقاتی و پایمال کردن حقوق اکثریت، گوی سبقت را از سایر کشورهای قدیم ربوده بود، ولی مطالعه ی اوضاع و احوال قطعات دیگر دنیای آن عهد نشان می دهد که وضع زندگانی مردم آن سرزمین ها هم تفاوت محسوسی با زندگی مردم هند نداشته است. چنان که بررسی وضع اجتماعی ایران نشان می دهد که اختلاف طبقات در این سرزمین به شدت حکومت داشته و این موضوع خاصه در عهد ساسانیان از اصول سیاست آن مملکت بوده است. ایرانیان یک سره از جهت قداست و عظمت در عداد خدایان می شمرد و عقیده داشتند که خون الهی در عروق ایشان جریان دارد و به همین مناسبت ایشان را با صراحت بر زبان نمی راندند و در حضورشان نمی نشستند و معتقد بودند که ایشان بر زمه کلیه افراد رعیت دارای حقوق بی شماری هستند و هیچ یک از افراد رعیت حق بزرمه ی ایشان ندارند. تاریخ جهان نشان نمی دهد که هیچ یک از پادشاهان به اندازه ی اکاسره از عیش و نوش و شکو و جلال بر خردار شده باشد زیرا سیل هدیه و جنبه از سراسر کشورهای مابین خاور دور و خاور نزدیک به پایتخت ایشان روان بود و علاوه بر این همه ساله در موسم نوروز و مهرگان همگی مردم مملکت مجبور بودند که پیش کشی های گرانبها و شاه پسند به پیش گاه ایشان تقدیم کنند و این پیش کشی ها که به زور از مردم گرفته می شد آیین نام داشت.

علاوه بر این کلیه معاون طلای ارمنستان از جمله املاک اختصاصی ایشان و درآمد آن مخصوص هزینه تجملات ایشان بود. ساسانیان با این تجمل و خاطراتی چنان عادت کرده بودند که این عادت در زندگی ایشان بصورت طبیعت ثانیه درامده بود و فرور آمدن سطح زندگی ساده و طبیعی، حتی در لحظات مصیبت و خطر و به هنگام تنگدستی و اظطراب نیز برای ایشان میسر نبود چنانکه یزدگرد سوم آخرین فرد این سلسله بهنگاه فرار از مداین هزار، آشپز و هزار خیانتگر هزار نوع زبان و هزار بازدار به همین نست از سایر اصناق خرم و حشم به همراه بر دوبا جود این از بخت بد فرجام گله داشت که روزگار کارش را به جائی رسانده که باید با چنین وضع محقر و ساده ای از حد این سفر کند. این عقیده در دوران ساسانیان در اثر تبلیغات مؤثر و طولانی، در فکر و دل مردم تخمیر شده و به اوج شدت و قوت خود رسیده بود. زیرا از جمله اصول تغییر ناپذیر سیاست ساسانی این بود که ارزش طبقات اجتماع باید به نسبت شرافت نسبت و شغل و حرفه تعیین شود و هر فرد از افراد رعیت محکومیت است که به وضوع که نسبت و خاندان و شغل و حرفه اش برایش تعیین می کند راضی و قانع باشد و هیچگاه های رسیدن بمقام بالاتری در دفاع نپرورد. چنانچه هیچ یک از افراد رعیت بجر درباریان و موبدان و امثال ایشان حق ندارد که در مقام تحصیل علم براید و رسیدن بمنصبی از مناصب حکومت را آرزو کند.

اوضاع اجتماعی غرب در عهد قدیم:

این نمونه ای از اوضاع اجتماعی در دنیای شرق قدیم بود که از نظر خواننده گذشت و با بررسی همین مختصر می توان دریافت که در سراسر شرق قدیم چیزی که ارزش و اعتباری نداشته موضوع حقوق انسان بوده است. این وضع نه تنها در شرق معمول بوده بلکه در جهان غرب نیز وضع بهتری وجود نداشته چنانکه در سرزمین یونان که مشعلدار فکر و فلسفه و مهد فلسفه بزرگ بوده اگر سخنی از مساوات و دموکراسی رخته یا اصطلاحاتی بر این اساس انجام گرفته معلول شرایط سیاسی و ظروف اقتصادی بوده و هیچگونه ارتباطی به احترام انسان و اعتراف بحقوق بشری نداشته است.

مطالعه تاریخ دموکراسی یونان خود بهترین گواه صدق این مدعی است. زیرا هرگاه جنبش دموکراسی ان سرزمین معلول توجه بعانی عالیه انسانی و مولود افکار و اندیشه های فلسفی می بود طبعاً می باید این جنبش از «آتن» که پایتخت فیلسوفان عالی مقام بود آغاز شود. در صورتی که حقیقت امر، بنا به حکایت و شهادت مخصوص مسلم تاریخی این است که این جنبش در قرن هشتم قبل از مسیح توسط مردی به نام «لیگرک» از سرزمین «اسپارت» که محیطی خشن و سربازی بود آغاز شده و متجاوز از صد سال بعد به آتن نفوذ کرده است و سولون قانون گذار معروف آتن به منظور احتراز از فتنه و جلوگیری از مطالع رو افزون توانگر و ملاکان بزرگ، این دموکراسی را به وسیله تشریعات و دستورات خود اغاز کرده و این جنبش اصلاحی، در اثر فشار ضرورت، همچنان توسعه یافته تا راصفه آن کشاورزان و مخصوصاً دریانوردان را فرا گرفته زیرا این طبقه در پیروزی یونان به ایران در جنگ معروف «سلاحیس» نقش مهم و سهم بسزائی داشته اند.

مطالعه تاریخ مملکت نشان می دهد که مردم این سرزمیسن بطور تدریجی طی مرور زمان قسمتی از حقوق خود را از چنگ مستبدین مستخلص کرده اند و علت بدست آمدن این حقوق اعتراف حکومت نسبت به آن حققو با توجه به مقام و حرمت انسان نبوده بلکه علت این امر توسعه روز افزون امپراتوری و احتیاج شدید و متزایدی بوده است که دوست برای نگهداری مستملکات پهناور آن امپراتوری و به مردم زحمتکش و کارگر و بالاخص سربازان و جنگاوران داشته و از این رو خود را از اعتراف بقسمتی از حقوق مردم زحمتکش و کارگر و بالاخص سربازان و جنگاوران داشته و از این رو خود را از اعتراف بقسمتی از حقوق مردم ملزم و مجبور یافته است.

ولی با وجود این هیچگاه دستور مجلس روم تسبادی همگی طبقات رد حق انتخاب و سایر حقوق اجتماعی اعتراف نکرده است و حق تصرف در اموال عمومی و سیاست داخلی و خارجی همیه برای طبقه اشراف و «نبلاء» محفوظ بوده و نکته شایان توجه این است که قسمتی از حقوق اجتماعی هم که در اثر احتیاج حکومت به مردم و اعتصاب مردم بدست آمده و همیشه اختصاص به «مواطن رومی» داشته و هر زمان که در دستگاه سیاسی آن سرزمین سخنی از مساوات بمیان آمده منظور از آن مساوات مواظین رومی و مردم بومی آن مملکت بوده است اگرچه ما با نشان دادن اوضاع اجتماعی هند و ایران و یونان و روم، تصویر جامعی از اجتماع بیدادگر عهد قدیم را در دسترس اطلاع خواننده محترم نهاده ایم لیکن اشاره زود گذری بوضع عرتبان قبل از اسلام نیز از نقطه نظر آنکه آن سرزمین مهد رسالت و مطلع آفتاب اسلام بود، بی مناسبت بنظر نمی رسد صیقلی ترین آئینه ای که قیافه اجتماع عرتبان قبل از اسلام را نشان می دهد قرآن کریم است و با مطالعه آیات محکمات آن کتاب مجید می توان دریافت که مشرکین آن سرزمین برای وجود انسانی هیچگونه ارزشی قائل نبوده اند.

چرا عدل را از اصول دین می دانیم:

با اینکه خداوند صفات زیادی دارد از قبیل حکمت، قدرت، خالقیت، علم و … چرا می گویند عدالت از اصول دین است. و چرا نگفته اند اول توحید دوم حیات، یا اول توحید دوم علم، و به جای همه اینها گفتند اول توحید دوم عدل؟

پاسخ: چون گروه کوچکی از مسلمانان- (فرقه اشعری)- عادل بودن خدا را لازم نمی دانند و می گویند هر کاری که خواست انجام داد همان درست است گرچه پیش عقل ما از کارهایی باشد که مسلماً قبیع و زشت و ستم است.

مثلاً: می گویند اگر خداوند امیر مؤمنان را به دوزخ و قاتل او «ابن ملجم» را به بهشت ببرد مانعی ندارد ولی ما این منطق را نمی پذیریم و عدالت خدا را جزو اصول عقائد خود می دانیم و طبق منطق عقل و آیات قرآن می گوییم تمام کارهای خدا روی میزان و حکمت انجام می گیرد و حکیمانه است و هرگز کاری که ظلم باشد از او سر نمی زند. به علاوه ایمان به عدالت خداوند از جهات مختلف اثر عجیبی در سازندگی انسان دارد.

1- از جهت کنترل خود در برابر گناهان زیر همینکه انسان اند گفتار و کردارش زیر نظر اوست سر سوزنی از اعمالش مورد غفلت نیست و جزای هر یک و بداخواهد دید خود را در این جهان را وی شرط نمی داند.

2- خوش بینی، انسان معتقد به عدل الهی به نظام آفرینش خوش بین است و چون خدای جهان را عادل می داند برای ناگواری یک تغییر صحیح و آرام بخش وارد و حوادث تلخ برایش شیرین است چنین کسی در هیچ حالی گرفته خاطر و مأیوس نیست.

3- ایمان به عدل الهی محدک استقرار عدالت در زندگی فردی و اجتماعی نیز هست، کسی که عقیده به عدل خدا دارد آماده پذیرفتن عدل در ندگی شخصی و اجتماعی خود دارد.

نکته اول: معنای عدل

معنای عدل: خدا عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمی کند و بهد موجودی طبق نظام حکیمانه هستی لطف می کند و ظلم پایمال کردن حقوق است پس عدل و ظلم در جایی است که حتی در کار باشد. حالا ببینیم آیا کسی از خدا طلبی دراد و آیا موجودات از قبل حتی داشته اند تا پایمال شده و ظلمی صورت گیرد.

مگر متا قبلاً بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا گرفته یا پایمال شده باشد. البته تفاوت هایی در جهان هست یکی جهاد است یکی گیاه یکی حیوان و دیگری انسان ولی هیچ موجودی حقی و وجودی نداشته تا جلویش را گرفته باشند مثلاً اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند می توان گفت این قالی قبلاً بزرگ بوده و با پاره شدن بزرگی خود را از دست داد ولی اگر ما از اول یک قالیچه کوچک بافتیم قالیچه حق خریاد و ایراد ندارد که چرا من کوچکم؟ زیرا او قبلاً نبود و هیچ بود و اصلاً از خود بزرگی نداشت تا کسی آنرا گرفته و ظلمی شده باشد. خداوند تمام موجودات را با تفاوت های حکیمانه آفرید بدون آنکه هیچ موجودی طلبی و حقوقی از قبل داشته باشد و بر هستی نظامی نهاد و برای هر موجودی راهی مناسب مقرر کرد و در انتظار توقعی که دارد یا تکالیف و فرمانی که می دهد یا اجرا و کیفری که هست هیچ تبعیضی قائل نشد. میان نژادی با نژادی یا امتی یا امت دیگری یا خردی با خرد دیگر و در حکم و کیفر مراعات امکانات و تناسب در کیفر را نموده و در این برنامه هیچ گونه ظلمی نیست شما کارخانه ای را فرض کنید که هم پیچ و مهره کوچک می سازد و هم تایر ماشین بزرگ آیا به خود اجازه می دهید به مؤسس کارخانه بخاطر تفاوت میان پیچ و مهره و تایر نیست ظلم بدهید. و آیا خود پیچ و مهره حق اعتراض دارد؟ البته جواب منفی است زیرا ما در نظام یک ماشین هم به پیچ و مهره کوچک نیاز داریم و هم به تایر بزرگ ولی زمان هیچ یک از این دو نبودند و مؤسس کارخانه طبق مصلحت این دو را برای ظلم بافی می ماند و آن اینکه ما با بار تایر را روی پیچ و مهره بگذاریم اما اگر هر قطعه برای کاری ساخته شد و بیش از ظرفیت هم چیزی بر آن ها حمل نکردیم و هیچ کدام از انها نیز نه قبلاً وجودی و نه از صاحب کارخانه طلبی و حقی نداشتند و صاحب کارخانه هم توقع بیش از اندازه و ظرفیت آنها ندارد و در این صورت ظلمی قابل تصور نیست. اکنون که معنای مساوات و برابری نیست یک معلم اگر به همه شاگردان مساوی دهد کمال ظلم است. یک پزشک اگر بدون در نظر گرفتن حال بیماران دوای مساوی بر همه آنها بدور ظلم است و عدالت- پزشک و معلم در این دو مثال در آن است که نمره و دوای متفاوت بدهند ولی این تفاوت ها غیر از تبعیض است این تفاوت ها طبیعی است و توصیه و سفارش و نور چشم بازی در کار نیست بلکه تفاوت ها همه حکیمانه است بنابراین هر گونه نابرابری وتفاوت تا ازحدار حکمت بیرون نرود ظلم نخواهد بود.

نکته دوم:

بسیاری از ایرادهای به عدل خوا بخاطر قاوت های عجولانه  سطحی است.

قضاوت ها سطحی و عجولانه است.

به چند مثال توجه کنید:

فرض کنید دولت اسلامی بخاطر نیاز منطقه و رفاه عمومی دستور به احداث یک خیابان چهل و پنج متری می دهد وجود این خیابان در ارتباط با نیازها و تراکم جمعیت و ماشین ها ضرورت وارد ولی در هر خیابان کشی گروهی به دردسر می افتند. تا پول خانه را از دولت بگیرند و خانه دیگری تهیه کنند زحماتی را باید متحمل شوند اما نباید بخاطر رنج چند نفر اساس نیاز ملت و رفاه مردم را نادیده گرفت در اسلام با اهمیتی که مالکیت و حقوق فرد دارد حقوق اجتماع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مثلاً امیرمؤمنان علی علیه السلام به مالک اشتر می گوید: «کسانی را که اموال مورد نیاز مردم را احتکار کرده اند احضار کن و پس از موعظه و نهی از منکر اگر به عمل خود ادامه دادند با آنها با شدت و خشونت رفتار کن» سپس می فرماید: «در اداره حکومت توجه توبه رفاه و رفای عموم باشد گرچه به قیمت ناراحتی خواص تمام شود.»

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد مزایای قانون گذاری اسلام